متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • متن اهنگ با استعداد از بردیا

  • دل تو دیگه چرا بیقراره دل منه که هنوز حس بهت دارهولی بلیطتت واسم سوخت و دیگه هیچ وقت نمیام استقبالت ادامه بده این استمرارت حیف نشه یه موقعی این استعدادتبذار برسه به استحضارت که رفتم و برو پی کارت برو کسی دیگه اینجا منتظرت نیست دیگه قید چشاتو زدممنی که به جز تو کسیو نداشتم حالا مثل تو منم بدم صف قلبت خیلی شلوغه دیدی حرفهات همش دروغهمثل بارون بودم حالا بند اومدم ای تکست آهنگ با استعداد بردیا به…
  • تنها مرد زندگیم

  • بابا میگن اسممو تو گذاشتی سارا میگن تو تو گوشم اذان گفتی بابا میگن من شب بدخواب بودم تو توگوشم لالایی میگفتی بابا یادته نمیزاشتی اخم کنم ابرومو بابا یادته میگفتی بیا موهاتو ببافم بابا من اسمم ساراست هنوز اما گوشم کره و صدای اذان نمیاد فقط صدای تو میاد بابا دیگه همیشه بدخوابم و محروم از لالایی تو بابا مردم همیشه تیکه میندازن بابا هی اخم میکنم بابا دیگه موهام بافته نی تا ته زدمش اخه یاد تو میوفتادم …
  • بابا مامان سیزدتون مبارک

  • سیزدمه مامان سیزهمه بابا سیزده خیلی نحسه اخه شما مردین ولی شما اردیبهشت یعنی سیزدهم اردیبهشت مردین من هر سیزده میمیرمو زنده میشم و اینو هیییچ کس نمیدونه هیی گم سلام خوبی و هیی الکی میگم ارع فقط شما میبینید فقط شما اشکامو تو خواب پاک میکنید ای کاش بودین بابا میگن این روزا به خاطر کرون خونه بمونید مامان اخه کدوم خونه مگه خونه بدون شماهم میشه بابا میگن بازی کنید بابا مگه میشه بازی کرد بابا دنیا باهم …
  • بابام تولدت مبارک

  • بابایی نگاهم کن اودم پیشت اومدم پیش تو و مامان . بابا تولدت مباااارک هفت فروردینه و تولد تو بابام ارزومه بغلت کنمم و بگم تولدت مبارک حیف نمیشه اما تا میخوام دستتو بگیرم دستم به سنگ قبر میخوره بابا ببخشید به جای اهنگ دارم روضه میخونم ببخشید به جای خوندن تولت مبارک دارم گریه میکنممم بابایی دختر کوچولوتو ول کردی و رفتی بابا منم جوجت بابا میخوام موهامو شونه کنی بابا میخوام خودمو برات لوووس کنم و بغلم …
  • بعضی ها...

  • بعضی ها انگار غرور ندارن یا انگار مرد نیستم اصلا انگار انسان نیستم ببین حاجی وقتی میگم ن  یعنی چی یعنی ن ولی تو هیی باز گیر میدی یه زره مرد باش یه زره غرور داشته باش لطفا خدایی به انسان بودنتون شک میکنم ببنید من احترام میزارم پس لطفا شما هم بزاریدو و شرایط منو درک کنید اوکی وقتی میای و چرت و پرت میگی و درخواست های نابه جا داری اونوقت دوست داری همینارو یکی به خواهر یا مادرت یابه ناموست بگه هاا…
  • عید ما یتیما...

  • عید ما یتیما خیلی باحاله خبری از دورهمی نی خبری از خنده نی ما یتیما میریم قبرستون و به جای اجیل یه گلاب باسه شستن قبر میبریم و به جای خندیدن گریه میکنیم به جای بغل کردن طرف ما قبر رو بغل میکنیم گرم نی خیلی ام سرده این عید ما یتیماست پس درکمون کنید و بدونید تنهاییم و کم اذیتمون کنید کم تیکه بندازید و اشک مارو در بیارید ن اینکه دل سوزی کنید ن فقط ادم باشید همین…
  • قلب احمق من ...

  • هی قلب من خیلی احمقی خیلی خنگی خسته نیستی ن چرا میتپی چرا حرفمو گوش نمیدی چرا نمیزاری با منطق جلو برم چرا ساکت نمیشی نزن لعنتی نتپ لطفااا اروم باش خستم چرا میزنی چرا رنگیه توت عیده باید رنگش کنیم هیی قلب سیاه چه طورع راستی دراتم قفل کن بهترین راهه …
  • میترسم ....

  • وقتی دلم تنگ میشه تلفن رو برمیدارم تا بهت زنگ بزنم خوب اولش دستم میلرزه بعد قلبم خیلی تند میزنه نمیدونم چرا بعد که صدات میاد و میگی الو لال میشم هیچی نمیتونم بگم احساس میکنم یه پرندم که توی قفسه میترسم چیزی بگم میترسم سلام بگم و مثل همیشه فوشم بدی میترسم بگم دوصت دارم و بگی به درک و قطم کنی میترسم باز بری میترسم همیشه میترسم چون دوصت داشتم حتی الان که نیستی هم باز میترسم ای کاش پیشم بودی و دستمو م…
  • مادرم نیست ....

  • روز مادر بود یا نبود ولی همه از هدیه و سوپرایز میگن و امثال من که دلشون خونه فقط عین بت زل میزنن میدونی درکت میکنم خوب منم مادر ندارم درکت میکنم که هیی بغضتو قورت میدی میدونم به جای کادو و بوس کردن لوپس باید بری سر قبرش و کادو براش یه گل و گلاب ببری و به جای نوازش صورتش باید قبرشو با موشتات له کنی و به جای صدای خنده و قوربون صدقه ها باید جیغ بزنی اونقدر که صدات بگیره درکت میکنم ففقط مامان دلم تنگه…
  • همسرم نبود ..

  • از یک استاد سخنور دعوت به عمل آمد که در جمع مدیران ارشد یک سازمان ایراد سخن نماید. محور سخنرانی در خصوص مسائل انگیزشی و چگونگی ارتقاء سطح روحیه کارکنان دور می زد. استاد شروع به سخن نمود و پس از مدتی که توجه حضار کاملا به گفته هایش جلب شده بود، چنین گفت: آری دوستان، من بهترین سالهای زندگی را در آغوش زنی گذراندم که همسرم نبود!!! ناگهان سکوت شوک برانگیزی جمع حضار را فرا گرفت. استاد وقتی تعجب آنا…