توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
به تو فکر می کنم ؛
در بی کرانه ی دور افتاده ترین جزیره ،
لابلایِ سکوتِ وحشیِ نهنگ ها ،
در غروبِ نارنجیِ بِکرترین ساحل ...
جایی که جز من و تو ، هیچ کس آنجا نیست !
با تو زندگی می کنم ؛
در خلوتِ عاشقانه ی یک اتاقکِ چوبی ،
در همسایگیِ مهربان ترین دریا ،
و زیرِ نگاهِ نجیب ترین آسمان .
با ستارگانی که عشق می پاشند ،
ابرهایی که مهر ، می بارند و
صخره هایی که آوایِ جاودانگی سر می دهند ...
چشمانم را می بندم ؛
تو را در آغوش می گیرم و دنیایِ کوچکِ غمگینم ، جهانِ خیال انگیز و عاشقانه ای می شود که از قرن هایِ دور ، با تو در آن زندگی می کنم .
من ؛
از قرن هایِ دور ، با تو هم قسم شده ام ،
از قرن هایِ دور ، سهمِ تو بوده ام ،
و قرن هایِ زیادی ست ، که تو را دوست دارم .
تو یادت نیست ...
ما در جهانِ دیگری ؛
سالهاست که هم خانه ایم ...(:
نظرات دیوار ها
عالیه
زیبا