متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • شروع

  • یِکسره که نِمیشود از رَفتن ها گُفت...! گاهی بایَد از آمَدن ها سُرود... از آمَدن ها نِوشت... انگار این پاییز فَرق دارد... تعجّب میکنم ، پاییز و این هَمه مِهربانی ؟!!   باوَر کنید تَمام غزل ها ، تمام نِوشته ها و تمام غَم ها را پاییز خَلق کرده.. حالا نمیدانَم چه شُده که خُدا ، فَندک به دَست گِرفته و قَصدِ سوزاندنِ این همه آثار و غَم را دارَد...   این پاییز ، پاییزِ آمدن است و شایَد این آخری…