دیوار کاربران


محمد
محمد
۱۳۹۷/۰۵/۲۲

چهار چيز را هيچگاه نشكنيد: اعتماد، قول، رابطه و قلب! زيرا اينها وقتي مي شكنند، صدايي ندارند ولي درد زيادي دارند! ........ چارلز..

69nahid
69nahid
۱۳۹۷/۰۴/۰۵

دیگر منتظر کسی نیستم

هر که آمد

ستاره از رویاهایم دزدید

هر که آمد

سفیدی از کبوترانم چید

هر که آمد

لبخند از لب‌هایم برید

منتظر کسی نیستم

از سر خستگی

در این ایستگاه نشسته‌ام!

رسول یونان

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
۱۳۹۷/۰۴/۰۲

آدمهاى خوب وجود دارن، شايد كمياب باشن اما وجود دارن. و وقتى مسيرشون با تو تلاقى ميكنه، اونقدر بالغ باش كه باهاشون بازى نكنى. بزرگ شدن يك تصميمه نه فقط يك عدد

69nahid
69nahid
۱۳۹۷/۰۴/۰۲

مردم تو ایوون ویلاشون میخوابن عشقشون براش گیتار میزنه ...

.
.
.
.
.

اونوقت منم شبااا
زیره پنجره اتاقم یه وانته هی استارت میزنه...

.

لامصب روشنم نمیشه آخه ... ????

69nahid
69nahid
۱۳۹۷/۰۴/۰۲

مردم تو ایوون ویلاشون میخوابن عشقشون براش گیتار میزنه ...

.
.
.
.
.

اونوقت منم شبااا
زیره پنجره اتاقم یه وانته هی استارت میزنه...

.

لامصب روشنم نمیشه آخه ... ????

arahs
arahs
۱۳۹۷/۰۳/۲۵

مردی ثروتمند وارد رستورانی شد. نگاهی به این طرف و آن طرف انداخت و دید زنی سیاه ‌پوست در گوشه‌ای نشسته است. به سوی پیشخوان رفت و کیف پولش را در آورد و خطاب به گارسون فریاد زد، برای همه کسانی که اینجا هستند غذا می‌خرم، غیر از آن زن سیاهی که آنجا نشسته است!
گارسون پول را گرفته و به همه کسانی که در آنجا بودند غذای رایگان داد، جز آن زن سیاه پوست.
زن به جای آن که مکدر شود و چین بر جبین آشکار نماید، سرش را بالا گرفت و نگاهی به مرد کرده با لبخندی گفت، تشکّر می‌کنم.
مرد ثروتمند خشمگین شد. دیگربار نزد گارسون رفت و کیف پولش را در آورد و به صدای بلند گفت، این دفعه یک پرس غذا به اضافۀ غذای مجّانی برای همه کسانی که اینجا هستند غیر از آن سیاه که در آن گوشه نشسته است.
دوباره گارسون پول را گرفت و شروع به دادن غذا و پرس اضافی به افراد حاضر در رستوران کرد و آن زن سیاه را مستثنی نمود. وقتی کارش تمام شد و غذا به همه داده شد، زن لبخندی دیگر زد و آرام به مرد گفت، سپاسگزارم.
مرد از شدت خشم دیوانه شد. به سوی گارسون خم شد و از او پرسید،این زن سیاه‌پوست دیوانه است؟ من برای همه غذا و نوشیدنی خریدم غیر از او و او به جای آن که عصبانی شود از من تشکر می‌کند و لبخند می‌زند و از جای خود تکان نمی‌خورد.
گارسون لبخندی به مرد ثروتمند زد و گفت، خیر قربان. او دیوانه نیست. او صاحب این رستوران است.

* شاید کارهایی که دشمنان ما در حق ما می‌کنند نادانسته به نفع ما باشد !

محمد
محمد
۱۳۹۷/۰۳/۲۲

زیباترین عکس ها در اتاق های تاریک ظاهر می ‏شوند؛
پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی،
بدان که خدا می‏ خواهد تصویری زیبا از تو بسازد.

69nahid
69nahid
۱۳۹۷/۰۳/۲۱

مردم شهری که همه در آن می لنگند ،

به کسی که راست راه می رود می خندند!

)انسان عادت دارد چیزی را که نمی فهمد مسخره کند(

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
۱۳۹۷/۰۳/۲۰

))

hossein0011
hossein0011
۱۳۹۷/۰۲/۲۷



دعا میکنم ...

به اشاره ی خداوند ...

بوسیله فرشته های مهربانش

به خواسته های دلتان برسید

دست کم,یکی از آنها که لبخندتان را پر رنگ تر میکند ...

ܓܨܓܨܓܨܓܨ
❤▬▬+5▬▬❤