متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


v   بسیاری از مروّجان یوگا مدّعی هستند که برای گرایش به یوگا، نیازی به ترک دین آبا و اجدادی نبوده و یک مسلمان در عین باقی ماندن در دین اسلام، می‌تواند به عقاید یوگا نیز ایمان بیاورد

·       در یادداشت‌های گذشته پیرامون مسائل مقدّماتی عرفان یوگا از قبیل «مفهوم‌شناسی»، «اثبات عرفان بودن یوگا»، «اقسام یوگا»، «یوگای رایج در ایران»، «خاستگاه یوگا» و «مختصری از زندگینامه برخی یوگی‌ها» سخن گفته شد. در این یادداشت و یادداشت‌های بعد به دنبال بررسی افکار و عقایدی هستیم که اساس و بنیان این عرفان را تشکیل داده و مروّجین یوگا همواره برای انتشار آن‌ها در میان مردم می‌کوشند.

·       افکار و عقاید موجود در عرفان یوگا را با توجّه به موضوعات آن‌ها می‌توان در دو دسته قرار داد؛ «عقایدی که پیرامون پرستش خدای یوگا است» و «عقایدی که در تلاش است تا چگونه زیستن را به انسان بیاموزد». بنابراین، در یوگا نمی‌توان هیچ عبارتی را یافت که پیرامون معاد باشد. البتّه این مسئله نشأت گرفته از آن است که «پاتانجالی (تدوین کننده عرفان یوگا) اعتقادی به وجود معاد نداشته و همچون بسیاری از معتقدین به آیین هندو، تناسخ را پذیرفته و دستورات یوگا را متناسب با اعتقاد به تناسخ پایه‌گذاری کرده است(1)». از همین رو، نخستین اشکالی که در مورد عرفان یوگا وجود دارد، آن است که برنامه‌ای که این عرفان برای زیستن ارائه می‌دهد با برنامه‌ای که سایر ادیان آسمانی برای زندگی انسان ارائه کرده‌اند، کاملاً متفاوت است.

·       با توجّه به اهمیّت «عقایدی که پیرامون پرستش خدای یوگا است»، ابتدا به بررسی افکار و عقایدی می‌پردازیم که در این عرفان پیرامون خداپرستی بیان شده است.

·       یکی از مهمترین و اصلی‌ترین سؤالاتی که در مواجهه اشخاص با عرفان یوگا مطرح می‌شود، آن است که «خدای مورد پرستش یوگا کیست و دارای چه ویژگی‌هایی است؟». در پاسخ به این سؤال می‌توان از دو شیوه استفاده نمود؛ «مراجعه به متون کهن یوگا»، «مراجعه به آثار یوگی‌ها و همچنین بررسی سیره عملی زندگی ایشان».

·       پیش از بررسی هر دو روش، ذکر چندین نکته بسیار مهم ضروری به نظر می‌رسد:

1.      بسیاری از مترجمان کتب یوگا در ایران (و حتّی بسیاری از اساتید و مروّجان این عرفان در کشورمان) بدون در نظر گرفتن این نکته که پایه و اساس عرفان یوگا از آیین هندو نشأت گرفته است، به ترجمه کتب این عرفان پرداخته‌اند و مطالب مندرج در این کتب را با پیش فرض‌ها و تعاریفی که خود از اصطلاحاتی چون «خداوند» در ذهنشان داشته‌اند، مورد ترجمه قرار داده‌اند. این در حالی است که در ترجمه متون یک عرفان، باید همان معانی‌ای را برای اصطلاحاتی چون خدا بکار برد که در آن عرفان به عنوان پیش فرض مورد پذیرش قرار داده است. به عبارت ساده‌تر، برای آگاهی از مفهوم خدایی که یوگا از آن سخن می‌گوید، باید به اعتقادات هندوها به خداوند مراجعه کرد. با توجّه به اینکه معتقدین به آیین هندو قائل به وجود چندین خدا بوده و به عبارتی، یکتاپرستی در میان آن‌ها معنایی ندارد، نمی‌توان مراد از کلمه «خدا» در متون این عرفان را «خداوند یگانه و بی‌شریک» دانست؛ بلکه باید بررسی نمود خدایی که در آیین یوگا از آن سخن گفته می‌شود، دقیقاً کدامین خدا از خدایان هندو است.

2.      بسیاری از مروّجان یوگا مدّعی هستند که برای گرایش به یوگا، نیازی به ترک دین آبا و اجدادی نبوده و یک مسلمان در عین باقی ماندن در دین اسلام، می‌تواند به عقاید یوگا نیز ایمان بیاورد. به عنوان مثال، در یکی از این آثار آمده است: « برای سیر و سلوک در این طریقت [= یوگا] و گام نهادن در این وادی، نیازی به این نیست که دین آبا و اجدادی خویش را رها کرد  و به آیین و مذهب جدیدی پیوست. بلکه هر انسانی با اعتقاد به هر فرقه و کیشی می‌تواند به پیام‌های یوگا در زمینه زهد و تقوا و برکناری از خشونت‌ها و پلیدی‌ها جواب مثبت بگوید و با تفکّر و تعمّق در احوال جهان و خوار کردن شهوات و حرص و آز به تربیت و تعالی روح خود بپردازد(2)». نکته قابل توجّهی که پیرامون این قسم از ادّعاهای مروّجین یوگا وجود دارد، آن است که اگرچه در ابتدای امر این قبیل از عبارات صحیح به نظر می‌رسد، لکن باید در نظر داشت که أعمال و پیام‌های یوگا، خواه ناخواه فرد را به مسیری هدایت خواهد کرد که یوگا برای وی در نظر گرفته و به هدفی خواهد رساند که از نظر یوگا کمال محسوب می‌شود. بعلاوه چگونه ممکن است با انجام أعمالی که نشأت گرفته از اعتقاد به چندین خداست و پرستش خدای یوگا، همچنان در گروه یکتاپرستان باقی ماند؟! به عبارت ساده‌تر، چگونه یک یهودی، مسیحی یا مسلمان می‌تواند همچون هندوها به بت‌پرستی بپردازد و به وجود چندین خدا اعتقاد داشته باشد و در عین حال، مدّعی باقی ماندن در گروه یکتاپرستان باشد؟! با توجّه به ردّ وجود معاد در یوگا و اعتقاد به تناسخ در این عرفان، چگونه می‌توان به یوگا معتقد بود و شیوه زندگی این عرفان را عملی نمود و در عین حال، معاد یا همان قیامتی که تمامی ادیان آسمانی بدان اعتقاد دارند را نیز هدف اصلی از زندگی قرار داد؟!

3.      در بسیاری از کتب مرتبط با عرفان یوگا، آخرین مرحله از مراحل هشتگانه این عرفان و در واقع هدف اصلی یوگا، «سامادی»  بیان شده است که بسیاری از مروّجین یوگا در ایران، آن را به مفهوم رسیدن به خداوند ترجمه کرده‌اند. بنابراین، به منظور آگاهی دقیقتر از مفهوم خدا در یوگا، باید مطالبی که از سوی بزرگان یوگا پیرامون مرحله سامادی بیان شده است را نیز در نظر گرفت.

در یادداشت بعدی به بررسی مفهوم خدا در یوگا خواهیم پرداخت.

ان شاء الله ...

نویسنده: محمّد حسن نجّاری

 

فهرست منابع:

1. Eliade, Mircea; Patanjali and Yoga, Trans by Charles Lam markmann, New York, 1975, Pp 86-90.

2. ب.ک.س، آین‌گار؛ درخت یوگا (جهان‌بینی و فلسفه یوگا)، ترجمه سیّد رضا جمالیان و منوچهر البرزی، تهران: انتشارات جمال الحق، 1370 ، ص 10.

 

 

منبع: masaf.ir

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


minee
ارسال پاسخ

نمی دونستم یوگا هم یه فرقه است...جالب بود ولی پراکنده...حتما دربارش می خونم....خب صد در صد نمی شه به آیین خودت معتقد باشی و راه یه مکتبی که با راهت تناقض داره رو بری...هرچند تو این دوران معتقدین با تناقضات زیادن...

Navidram
ارسال پاسخ

سامادهی انطور که من درکتابی میخواندم به معنای خلا و بی ذهنی محض است .چیزی که بطور کلی با مفهوم خدا در درمذاهب ما فرق دارد البته ظاهرا شبیه به فنا فی الله فنای فنا در عرفان ایرانی است چنانچه سعید نفیسی در کتاب سرچشمه های تصوف در ایران عرفانیکه در شرق ایران بوده را متاثر از بودیسم که روزگاری در بلخ و بامیان بوده میداند

peyman0082
ارسال پاسخ

ناقص بود مطالبش
ردیف نبود ترتیبش
اصلاح کن،بلاگ خوبیه