دیوار کاربران


mkhm
mkhm
۱۳۹۵/۰۹/۰۸

يک زن
اگر بخواهد
حتی می تواند با صدايش
تو را در آغوش بگيرد ...
زن اگر بخواهد با نگاهش قیامتی به پا می کند..
یک زن اگر بخواهد با احساسش زمستان را بهار می سازد..
زن اگر بخواهد دنیا را برایت بهشتی می سازد که زمینی ها پیش می گردند..
زن با لبخندش خروار خروار غم را آتش می زند..
یک زن اگر بخواهد حتی می تواند
با سکوتش عاشقی اش را فریاد بزند...
حواست هست؟!

farhad0000
farhad0000
۱۳۹۵/۰۹/۰۸

گر محبت ثمرش سوختن و ساختن است

یا به دنبال محبت سر خود باختن است

من به میدان رفاقت گذرم ازسرخویش

تا بدانی که این حاصل دوست داشتن است

0Arta
0Arta
۱۳۹۵/۰۹/۰۷

قدر خوب های زندگیتان را بدانید ...
خدا نکند که بروند ...
که تا ابد حسرت یک لحظه بودنشان بردلتان حک میشود ...

+5

mkhm
mkhm
۱۳۹۵/۰۹/۰۷

ریشه #ضرب_المثل #بز_خری_می_کنی

روزی بود و روزگاری بود یک روز ملانصرالدین تصمیم گرفت گاوش را به بازار ببرد و بفروشد پیش از رفتن به بازار آب و ‏علف خوبی به گاوش داد و آن را به بازار برد . یکی از آدم های بد کار وقتی دید ملانصرالدین گاوش را به بازار آورده تا ‏بفروشد فکر شیطانی به ذهنش رسید و نقشه ای کشید که سر بیچاره کلاه بگذارد او با عجله به سراغ دوستانش رفت و نقشه ‏اش را با آن ها در میان گذاشت و طبق نقشه یکی یکی به طرف ملا نصرالدین رفتند .‏

اوّلی گفت: عمو جان این بز را چند می فروشی؟ ملانصرالدین گفت: این حیوان گاو است و بز نیست. مرد گفت: گاو است؟ به ‏حق چیزهای نشنیده! مردم بز را به بازار می آورند تا به اسم گاو بفروشند. ملاّ داشت عصبانی می شد که مرد حیله گر راهش ‏را گرفت و رفت .‏

دوّمی آمد و گفت : ملاّ جان بزت را چند می فروشی ملّا از کوره در رفت و گفت : مگر کوری و نمی بینی که این گاو است نه ‏بز؟ ، مرد حیله گر گفت: (چرا عصبانی می شوی؟ بزت را برای خودت نگه دار و نفروش)‏

چند لحظه بعد سومّی آمد و گفت: «ببینم آقا این حیوان قیمتش چند است» ملا گفت: «ده سکه» خریدار گفت: ده سکه؟ مگر می ‏خواهی گاو بفروشی که ده سکه قیمت گذاشتی این بز دو سکه هم نمی ارزد

ملا باز هم عصبانی شد و گفت: گاو؟ پس چی که گاو می فروشم

خریدار گفت : دروغ به این بزرگی! مگر مردم نادان هستند که پول گاو بدهند و بز بخرند.‏

ملاّ نگاهی به گاوش انداخت کمی چشم هایش را مالید و با خود گفت : «نکند من دارم اشتباه می کنم و این حیوان واقعاً بز است ‏نه گاو» خریدار چهارمی سر رسید و با لبخند آرامش گفت : ببخشید آقا! آیا این بز شما شیر هم می دهد؟ مّلا که شک در دلش ‏بود گفت : «نه آقا ، بز است ، به درد این می خورد که زمین را شخم بزند» خریدار گفت: «خوب حالا این بزت را چند می ‏فروشی تا با آن زمینم را شخم بزنم» ملا با خود گفت: «حتماً من اشتباه می کنم مردی به این محترمی هم حرف سه نفر قبلی ‏را تکرار می کند» معامله انجام شد . ملا گاوش را که دیگر مطمئن بود ، بز است به دو سکه فروخت و به خانه اش برگشت

دزدها هم با خیال راحت گاو را به آن طرف بازار بردند و با خیال راحت فروختند از آن به بعد وقتی خریداری بخواهد هر ‏جنسی را به قیمت کمتری بخرد می گویند :

" بز خری می کنی "

mkhm
mkhm
۱۳۹۵/۰۹/۰۷

مشكلات زندگي چون حيوان درنده است،اگر فرار كني ميدانند كه ترسيدي ودنبالت ميكنند،

واگر جلوش بايستي ومبارزه كني از تو دست بر مي دارند وميروند،

اين جمله را هميشه به ياد داشته باش:

مشكلات زندگي مبارزه ما را مي طلبد نه خشم ما وفرار ما را

mkhm
mkhm
۱۳۹۵/۰۹/۰۷

دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر میدهند

اما دوتکه سنگ هیچگاه با هم یکی نمی شوند !

پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم ،فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در

نتیجه امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد

mkhm
mkhm
۱۳۹۵/۰۹/۰۶

انسان سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمیکرد فرزندی هم نداشت وتنها با همسرش زندگی میکرد در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هر چه اورا نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخای در جواب میگف نیاز شما ربطی به من نداره بروید از قصاب بگیرید تااینکه او مریض شد احدی به عیادت او نرفت این شخص در نهایت تنهایی جان داد هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد اوگفت کسی که پول گوشت رامیداد دیروز از دنیا رفت!!

زودقضاوت نکنیم ..

mkhm
mkhm
۱۳۹۵/۰۹/۰۳

#باور

تا سال 1954 باور تمام دنيا بر این بود که یک انسان نمی تواند یک مایل را زیر ۴ دقیقه بدود .

آنها باور داشتند که انسان محدودیتهای فیزیکی دارد که هیچگاه نخواهد توانست یک مایل را زیر چهار دقیقه بدود!

تا اینکه سر و کله راجر بنستر پیدا شد و در یک مسابقه یک مایل را در کمتر از ۴ دقیقه دوید .

از آن به بعد در یکسال حدود بیست هزارنفر این رکورد را زدند و کم کم این کار به سطح دبیرستانها کشیده شد!!

چه چیزی فرق کرد ؟ درعرض یکسال؟

هیچ چیز فقط یک کلمه :

"باور"

باورهاتون رو تغيير دهيد تا زندگيتون

تغيير کند.

mahdimd123456
mahdimd123456
۱۳۹۵/۰۹/۰۲

ه دنبال فرصت باش ، نه امنیت !
جای قایق ساکن در بندرگاه امن است اما بتدریج کف آن خواهد پوسید . . .

mahdimd123456
mahdimd123456
۱۳۹۵/۰۹/۰۲

هنگامی که خدا انسان را اندازه می گیرد متر را دور قلبش می گذارد نه دور سرش . . .