متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • خارها

  • خارهاخوار نیستندشاخه‌های خشکچوبه‌های دار نیستندمیوه‌های کال کرم خورده نیزروی دوش شاخه بار نیستندپیش از آنکه برگ‌های زرد رازیر پای خویش سرزنش کنیخش خشی به گوش می‌رسد:برگ‌های بی گناهبا زبان ساده اعتراف می‌کنندخشکی درختاز کدام ریشه آب می‌خورد.. قیصر امین‌پور…
  • گاهی وقتا

  • گاهی وقت‌هادلت می‌خواهد با یکی مهربان باشیدوستش بداریوَ برایش چای بریزیگاهی وقت‌هادلت می‌خواهد یکی را صدا کنیبگویی سلام،می‌آیی قدم بزنیم؟گاهی وقت‌هادلت می‌خواهد یکی را ببینیبروی خانه بنشینی فکر کنیوَ برایش بنویسیگاهی وقت‌ها...آدم چه‌چیزهایِ ساده‌ای را ندارد.افشین صالحی…
  • دلم تنگ است و ...

  • دلم تنگ و نمی آیی ، چرایش را نمی دانمو این شعر غم افزا را شبی صد بار می خوانم شروع عاشقی هایم، سرآغاز غمی جانکاهاز آن غم تا به امروزم پر از تشویش و گریانم بهار زندگی، هر شب برایت شعر باریدمو می دانی نگفتم ای خداوندم ، پشیمانم به سوی درگهت جانا ٬ هزاران بار رو کردمالهی تا به کی غمگین در این غمخانه می مانم خدایا با تو می گویم حدیث کهنه ی غم رابگو با من که تا کی من در این غمخانه مهمانم دلم تنگ است و…
  • اندوه ات

  • ﮔﻔﺖ ﺍﻧﺪﻭﻫﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺮﮔﻬﺎ ﺑﺴﭙﺎﺭ،ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺍﺳﺖ ...می ریزندﺳﭙﺮﺩﻡ ...ﺑﯿﺨﺒﺮ ﺍﺯ آﻧﮑﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﮐﺎﺝ ﺑﻮﺩ
  • دلم تنگ می شود

  • من دلم تنگ می شودبرای توبرای هرآنچه که تکانم می دهد تـــــا تــامل خـــویشبـــــــرای خاطراتمانچیزهایی که تو، توهم می خوانیشاندلــم کــه تنـــگ می شــودپای لحظه های خالی از توبــساط اشک پهن می کــنمگوش خیالم را به گذشته می چسبانمصدایت را از امواج پراکندهی زمان جمع می کنمپژواک صدایت بر دیوار ذهن می کوبدپر از آواز می شوم از تومگرغیر از این است که توهم هم وجود دارد؟باشد ...به خودم دروغ نمی …