متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    کاش

  • تعداد نظرات : 6
  • ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۸/۱۱
  • نمايش ها : 158

 

گذران

تا به کی باید رفت

از دیاری به دیاری دیگر

نتوانم، نتوانم جستن

هر زمان عشقی و یاری دیگر

کاش ما آن دو پرستو بودیم

که همه عمر سفر می کردیم

از بهاری به بهار دیگر

آه، اکنون دیریست

که فرو ریخته در من، گوئی،

تیره آواری از ابر گران

چو می آمیزم، با بوسهء تو

روی لبهایم، می پندارم

می سپارد جان عطری گذران

 آنچنان آلوده ست

عشق غمناکم با بیم زوال

که همه زندگیم می لرزد

چون ترا می نگرم

مثل اینست که از پنجره ای

تکدرختم را، سرشار از برگ،

در تب زرد خزان می نگرم

مثل اینست که تصویری را

روی جریان های مغشوش آب روان می نگرم

شب و روز

شب و روز

شب و روز

 بگذار

 که فراموش کنم.

تو چه هستی ، جز یک لحظه، یک لحظه که چشمان مرا

می گشاید در

برهوت آگاهی ؟

 بگذار

 که فراموش کنم.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


mona_rt
ارسال پاسخ

بسیار زیبا..

asaaal
ارسال پاسخ
balout
ارسال پاسخ

0Arta :
خوبه شاعرم شدی..

شعر فروغ فرخزاده

0Arta
ارسال پاسخ

خوبه شاعرم شدی..

m00R00N
ارسال پاسخ

قشنگ بود


hesammo
ارسال پاسخ

زیبا بود