دیوار کاربران


aryan_
aryan_
۱۴۰۲/۰۳/۱۵


shab
shab
۱۴۰۲/۰۲/۲۷

کامو زندگی را در یک کلمه تعریف می‌کند: "پوچ".

مثل خدا عمل کنید و در مقابل تمام فریادها و استغاثه‌ها کر باشید. تا وقت باقی است با سنگ همگام شوید.

من شیوه‌ی کارتان را خوب فهمیده‌ام. شما مردم را گرسنه نگه داشته‌اید و آنها را از هم جدا کرده‌اید تا عصیان و شورششان را از بین ببرید. شما آنها را ضعیف و درمانده می‌کنید و سبعانه نیروی آن‌ها را می‌بلعید و اوقاتشان را مشغول می‌کنید تا از وحشت نه جوششی بکنند و نه مجالی برای جوشش داشته باشند!

حکومت نظامی
آلبر کامو

+555

Negin_A
Negin_A
۱۴۰۲/۰۲/۲۱

هر عادتی مانند یک نخ نازک است
اما هر بار که یک عمل را تکرار میکنیم
ما این نخ را ضخیمتر میکنیم
وباتکرار،
این نخ تبدیل به طناب ضخیم میشود
که برای همیشه
به دورفکر و عمل ما می پیچد
.
.
.

arezoo1200
arezoo1200
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

هیچ اندیشه‌ ای زشت نیست ؛
اندیشه‌ ای که اجبار شود زشت می‌ شود
هیچ فردی زشت نیست ؛
فردی که زیبا نیندیشد زشت می‌ شود
انسان‌ ها همه با محبت‌ اند ؛
انسانی که اراده‌ اش را تحمیل می‌ کند ، ظالم است
انسان‌ ها همه عاشقند ؛
انسانی که نیاموخته عشق بورزد ، بی‌تفاوت است
انسان‌ ها همه شادند ؛
انسانی که نیاموخته شادی را لمس کند ، افسرده و غمگین است
“” از امروز زیبا ببینیم “

seldaaa
seldaaa
۱۴۰۲/۰۱/۳۱

باشد که روزگار بچرخد به کام دل
باشد که غم خجل شود از صبر قلب ما

Negin_A
Negin_A
۱۴۰۲/۰۱/۲۴


.
.
.
.


Negin_A
Negin_A
۱۴۰۲/۰۱/۲۴

می گویند عده اى مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید چه می کنید؟ گفتند مسجد می سازیم.

گفت برای چه؟ پاسخ دادند برای چه ندارد، برای رضای خدا.

بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.

سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟

بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند...

حكايت بعضى از ماست...
كمكى يا خيرى كه ميكنيم بايد عالم و آدم از آن باخبر شوند، مبادا كه خدايى نكرده ريا نشوند...

shab
shab
۱۴۰۲/۰۱/۱۹

طبق آمار هشتاد درصد مردم حداقل يک بار در زندگی به فکر خودکشی افتاده اند. در تمامی مذاهب اين کار ممنوع است و ممنوعيت کنجکاوی می آفريند. بنابراين در دلِ خود موضوع اين کشش هست و ارزش صحبت کردن درباره اش را دارد.
آن هایی که قدر زندگی را می دانند با آن چه پس از آن می آید انس دارند. مرگ به ما کمک می کند تا زندگی را لمس کنیم و برای بودنمان مسئولیت بپذیریم.
تنها چیزی که می توانیم انتخاب کنیم این است که به زندگی ادامه بدهیم یا خیر.
امکان خودکشی تنها آزادی واقعی ماست، که نوعی خروج از این دنیاست.اگر ما از این آزادی بهره نمی بریم به خاطر این است که علی رغم دشواری ها،تصمیم گرفته ایم زنده بمانیم.

عباس_کیارستمی
سر کلاس باکیارستمی
                                   
بخاطر خالق قصه های مجیدوسرنخ............کیومرث پوراحمد عزبز.روحش شاد ویادش گرامی

                                                      

hosein12345
hosein12345
۱۴۰۲/۰۱/۱۶


shab
shab
۱۴۰۲/۰۱/۱۶

دست‌ها را مي‌توان بست، تن‌ها را مي‌توان خسته كرد، روح‌ها را مي‌توان آزرد، مي‌توان زنان را ترساند و مردان را اخته كرد، مي‌توان لشكري آراست و يمين و يسار آن را به دروغ و ريا سپرد، چشم‌ها را مي‌توان سحر كرد، مي‌‌توان از ساده‌دلان، ارتشي به هيبت كوه و آهن ساخت، هيچ دست و دلي نيست كه هرگز نلرزد، مي‌توان خط‌كش حقيقت و عدل را شكست و تازيانه برداشت ... اما با لشكر سيل‌آساي واقعيت‌ها چه مي‌توان كرد؟

رضا_بابایی

زندگی خیلی چیزها یادمان می‌دهد و ما مقصریم که یاد نمی‌گیریم و بارها و بارها
در همان تله‌ی شیرین گرفتار می‌آییم...

کارلوس_فوئنتس

555+