متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    حباب ۱

  • تعداد نظرات : 3
  • ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۴/۱۵
  • نمايش ها : 134

حباب
و حبابی ترکید
یکی از دور چنین فریاد کرد :
این حباب عمر است که به یکباره چنین ترکیده ست.
آن یکی گفت :
حباب بغض است گه گاهی چنین می ترکد.
رند دیگر هم گفت :
این حباب شبنم بر تن یاس کبود است و ز شوق ترکیده ست
اولی گفت :
چه غریبانه شکست.
دومی گفت :
تفلکی عاشق بود .
رند دیگر هم گفت :
راستی مگر امروز عید است ...
کودکی بازیگوش حلقه ای در دست داشت .
نرم وآهسته به میدان آمد .
او به نرمی و لطافت پرسید :
کف صابون دارید ....

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


elaheh_62
ارسال پاسخ

تشکر

Tina_jo0n
ارسال پاسخ
amir_sakett
ارسال پاسخ

ممنون