بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    اشعار زیبا

  • تعداد نظرات : 2
  • ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۴/۰۷
  • نمايش ها : 427

نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی

نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی

نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی

نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی

نیابد محفلم گرمی نه از شمعی نه از جمعی

ندارد خاطرم الفت نه با مهری نه با ماهی

به دیدار اجل باشد اگر شادی کنم روزی

به بخت واژگون باشد اگر خندان شوم گاهی

کیم من ؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان

نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی

گهی افتان و خیزان چون غباری دربیابانی

گهی خاموش و حیران چون نگاهی برنظرگاهی

رهی تا چند سوزم در دل شبها چو کوکبها

باقبال شرر نازم که دارد عمر کوتاهی

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


rezaazadd
ارسال پاسخ
MYRA_AMIR
ارسال پاسخ

بسیار زیبا
مرسی