دیوار کاربران


minee
minee
۱۳۹۵/۰۳/۲۰

پرنده ها هرگز دیرشان نمی شود
هیچ سگی ساعتش را نگاه نمی کند
و گوزن ها نگران فراموش کردن تولدها نیستند!
فقط انسان،زمان را اندازه می گیرد.
و ساعت را اعلام می کند.
و به همین دلیل فقط انسان است؛
که از ترسی فلج کننده ، رنج می برد!
ترس تمام شدن وقت...

+5

iranons
iranons
۱۳۹۵/۰۳/۱۶

تلخ است

باور نبودن آنهایی که می توانستند باشند !!

و تلخ تر از آن ؛

باور آنهایی است که ادعای ماندن دارند ...

(:
(:
۱۳۹۵/۰۳/۰۸

تـلخ تـرین حـرف :دوستـت دارم امـا...

شـیرین تـرین حـرف :...امـا دوسـتت دارم

بـه هـمین راحـتی جـابـه جایی کـلمات زنـدگی را دگـرگـون مـیـکـند . . .

+5


Ali1374
Ali1374
۱۳۹۵/۰۳/۰۷

834

arasho21
arasho21
۱۳۹۵/۰۳/۰۳

یادش بخیر........

برایت ارزو موفقیت دارم

shadi1357
shadi1357
۱۳۹۵/۰۲/۳۱

خدایا....
دریافته ام کسی که می گوید " برایم دعا کن ..."..
از روی عادت نمی گوید....!
کم آورده است....
دخل و خرجش دیگر باهم نمی خواند...
صبرش تمام شده است ....
ولی دردهایش هنوز باقی مانده است....!!!
مهربانم..!!کاش می دانستی چقدر دردناک است ،شنیدن جمله :
"برایم دعا کن..."
خدایا کمکش کن ..
هنوز هم به معجزه کرامتت ایمان دارد.... یارب!
آمیــــــــن
حالا من میگم برایم دعا کنید چون کم آوردم


iranons
iranons
۱۳۹۵/۰۲/۳۰

تکـه یخی که عـاشـق ابــر ِ عـذاب می شود
سر قـرار عـاشـقی همیـشـه آب می شود

به چشم فرش زیـر پـا سقف که مبتلا شود
روز وصـالشان کسی خانه خـراب می شود

کـنـار قـله های غـم نخوان برای سـنـگ ها
کوه که بغض می کند سنگ،مذاب می شود

بـاغ پر از گُلی که شب نظر به آسـمـان کند
صبح به دیگ می رود ؛ غنچه گلاب می شود
...
چه کـرده ای تـو بـا دلم که از تو پیش دیگران
گلایه هم که می کنم شعر حساب می شود

iranons
iranons
۱۳۹۵/۰۲/۳۰

بگذار سر بــه سینه ی من در سکوت ، دوست
گاهی همین قشنگ ترین شکل گفت و گوست

بگذار دست های تـــو با گیسوان من
سربسته باز شرح دهند آنچه مو به موست

دلواپس قضاوت مردم نباش ، عشق
چیزی که دیر می برد از آدم آبروست!

آزار می رسانــم اگـــر خشمگیــن نشو
از دوستان هرآنچه به هم می رسد ، نکوست

من را مجال دلخوشی بیشتر نداد
ابری که آفتاب دمی در کنار اوست

آغــوش وا کن ابر! مرا در بغـل بگیــر!
بارانی ام شبیه بهاری که پیش روست


م.عباسلو

iranons
iranons
۱۳۹۵/۰۲/۳۰

یک لحظه چشم دوخت به فنجان خالی ام
آرام وسرد گفت:که در طالع شما...

قلبم تپید، باز عرق روی صورتم نشست

گفتم بگو مسافر من میرسد ؟ و یا...

با چشمهای خیره به فنجان نگاه کرد!

گفتم چه شد؟ سکوت بود و تکرار لحظه ها

آخر شروع کرد به تفسیر فال من...

با سر اشاره کرد که نزدیکتر بیا

اینجا فقط دو خط موازی نشسته است

یعنی دو فرد دلشده ی تا ابد جدا

انگار بی امان به سرم ضربه میزدند

یعنی که هیچ وقت نمی آید او خدا؟؟؟

گفتم درست نیست، از اول نگاه کن

فریاد زد:بفهم رها کرده او تو را....!!!

0Arta
0Arta
۱۳۹۵/۰۲/۲۶

منـ نمیتونمـ کسیـ رو مجبور کنمـ درستـ رفتار کنه
ولیـ میتونمـ کاری کنمـ کهـ آرزو کنهـ کاشـ درستـ رفتار کردهـ بود

+5