توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
**همخونه**
- تعداد نظرات : 1
- ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۲/۲۴
- نمايش ها : 200
ارایش غلیظی کرده بود و لبخند برلب داشت شوخی میکردو میخندید
کسی نفهمید که پشت این لبخنداش چی پنهون کرده
دخترک تنهایی که به اسم عشق دست خورده اش کرده بودند و به اسم نجابت تنهایش گذاشتند
دخترکی که فقط نفس میکشید...
براش مهم نبود مردم چی درموردش فکر میکنن...
تو خیابون سیگار میکشید و رژلب قرمز میزد...
دیگر چیزی برایش معنا نداشت....
میرفت و درخت تنفر را در قلبش بیشتر شاخ و برگ میداد...
نفرتی امیخته با عشقی که به بازی گرفته شد..
حالش از همه چیز بهم میخورد.......
همه چیز.........
نظرات دیوار ها
ارسال پاسخ
پاسخ با نقل قول