بلاگ كاربران


  • حماقت یعنی...........

  • حماقت که شاخ و دم ندارد!حماقت یعنی من کهاینقدر میروم تا تو دلتنگِ من شوی! ..خبری از دلتنگی تو نمیشود!برمیگردم چوندلتنگت می شوم..!
  • خونه مادربزرگه

  • خونه ی مادر بزرگه / الان آپارتمانهخونه ی مادر بزرگه / استخر و لابی دارهخونه ی مادر بزرگه / wifi ی مفتی دارهخونه ی مادر بزرگه / دیش و LNB دارهکنار خونه ی اون / همیشه پارتی برپاستپارتیهای محله / پر شور و شوق و غوغاستمادر بزرگه الان / مازراتی سوارهرنگ موهاشم هر روز / جور واجورو باحالهمادر بزرگه الان / شلوار جین می پوشهکفش کالچ و کیفش / همیشه روبه روشهمادر بزرگه هرشب / Gem Tv رو میبینهخرم سلطان و سنبل…
  • بی لیاقت

  • عزیزم ، من کارگردان همون فیلمیم که تو داری واسم بازی میکنی … !!! . . . هرکی ازم سراغت رو میگیره نمیگم وجود نداری ، میگم وجودش رو نداشتی بعضیها یار نیستن بارن !!! وقتی که میرن آدم احساس میکنه سبک شده . . . رفتن تو … پایان من نیست … آغاز بی لیاقتی توست  …
  • آرامش

  • درد میکشـد بُغض وقتی اَشک هم آرامَش نمیکند !¡
  • نرفته ای

  • می دآنی چند بآر از فکر مَن گذشتہ ای ؟!   فقط یک بآر ..!¡   چونـ دیگر هرگز از خیآلمـ نرفتہ ای   به جآن ثآنیہ ـهآیی کہ در فراق چشمآنت می گذرند،   دِل کوچکمـ تنگـ نگآه توسـﭞ./
  • حکایت رفاقت من با تو

  • حکایت رفاقت من با تو ،حکایت "قهوه" ایست ،که امروز به یاد تو .....تلخِ تلخ نوشیدم !که با هر جرعه ،بسیار اندیشیدم... ،که این طعم را دوست دارم یا نه ؟!و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن ،که انتظار تمام شدنش را نداشتم !و تمام که شد ،فهمیدم ،باز هم قهوه می خواهم !حتی ،تلخِ تلخ !شبیه "باز هم " ماندنِ من ،با توی تلخِ بی معرفتِ بی معرفت ...…
  • جدایی

  • مات شدماز رفتنت !هیچ میز ِ شطرنجی هم درمیان نبوداین وسط فقط یک دل بودکه دیگر نیست!...ای کاش . . .قانون همه ی دوستی ها این بود :یا رفاقت تعطیل ..یا جدایی هرگز ..!...دردناک ترین جدایی ها آنهایی هستند که،نه کسی گفت چرا و نه کسی فهمید چرا !...آتش زدن به یک “سرنوشت”کبریت نمی خواهد که !!“پـــا” می خواهد …که لگد بزنی به همه دارایی یک نفر …و …بـــــــ…
  • دلشکسته

  • ﺩﯾـﺪﻩ ﺍﯼ ﺷــﯿﺸــﻪ ﻫـﺎﯼ ﺍﺗـﻮﻣﺒــﯿﻞ ﺭﺍ ﻭﻗـﺘـﯽ ﺿﺮﺑــﻪ ﺍﯼ ﻣــﯽ ﺧـﻮﺭﻧـﺪ ﻭ ﻣـﯽ ﺷـﮑﻨـﻨـﺪ !؟ﺩﯾــﺪﻩ ﺍﯼ ﺷـﯿﺸــﻪ ﺧــﺮﺩ ﻣــﯽ ﺷــﻮﺩﻭﻟــﯽ ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧﻤــﯽ ﭘﺎﺷــﺪ !؟ﺍﯾـــﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﻫﻤـــﺎﻥ ﺷــﯿﺸــﻪ ﺍﻡ ؛ﺧــﺮﺩ ﻭ ﺗــﮑـﻪ ﺗــﮑــﻪ ،ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧـﻤـــﯽ ﭘــﺎﺷـﻢ ﻭﻟـــﯽ ﺷــﮑـﺴﺘـــﻪ ﺍﻡ . . ....حــال و روز زنــدگــی مـن را ،وقـتــی نبـاشـی یــک کـلمه تــوصیــف می کنــدالـفـــاتحه…...گاهی بی صدا نگاهت میکنم &hellip…