دیوار کاربران


مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۹

تب کرده است خواب شبانه ام

هوایی ات شده ام ولی

پرواز قاصدکم عجیب بارانی ست

؛ سنگین و سرد می نشیند بر شانه ی خاطرت .

وقتی هیچ خبری از تو نیست،

شب بین من و تو تقسیم نمی شود

؛ سکوت مدام دعوایم می کند

و قبل از رسیدن به رویای شبانه ام

صبح نشانی ات را خواهد بلعید.

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۹

تب کرده است خواب شبانه ام

هوایی ات شده ام ولی

پرواز قاصدکم عجیب بارانی ست

؛ سنگین و سرد می نشیند بر شانه ی خاطرت .

وقتی هیچ خبری از تو نیست،

شب بین من و تو تقسیم نمی شود

؛ سکوت مدام دعوایم می کند

و قبل از رسیدن به رویای شبانه ام

صبح نشانی ات را خواهد بلعید.

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۹

یک بار خواب دیدن تو... به تمام عمر میارزد پس نگو... نگو که رویای دور از دسترس، خوش نیست... قبول ندارم گرچه به ظاهر جسم خسته است، ولی دل دریایست... تاب و توانش بیش از اینهاست. دوستت دارم و تاوان آن هرچه باشد

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۹

ای رویا نشین خوابهای من

از گذرگاه خیال که می گذرم

ترا با تن پوشی از گلهای یاس می بینم

که در کنار ترانه های سروده شدهء دلم
.
زیر باران خاطره هایم

با چشمانی به عمق دریا

نگاهم میکنی و مرا بسوی خود می خوانی
.
و من با گامهایی به وسعت

تمام عاشقانه های دلم

به سوی تو می شتابم

تا فاصله ها را در پس

پرده های زمان کم کنم

و تو را ای رویاهای شبانه ام

در آغوش بگیرم

و لحظه ای هر چند کوتاه

در تو گم شوم

و تمامیِ ِ زمزمه های عاشقانه

را در گوشت نجوا کنم

وبگویم از این همه

و آن همه فقط

ترنم تو را می خواهم وبس

به همین سادگی

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۹

سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تو ، عزیز دل سلام از ماست
تو یک رویای کوتاهی ، دعای هرسحرگاهی
شدم خام عشقت چون ، مرا اینگونه می خواهی

من آن خاموش خاموشم ، که با شادی نمی جوشم
ندارم هیچ گناهی جز که از تو چشم نمی پوشم
تو غم در شکل آوازی ، شکوهه اوج پروازی
نداری هیچ گناهی جز که بر من دل نمی بازی

مرا دیوانه می خواهی ، زخود بیگانه می خواهی
مرا دلباخته چون مجنون ، زمن افسانه می خواهی
شدم بیگانه با هستی ، زخود بی خودتر از مستی
نگاهم کن ، نگاهم کن ، شدم هر آنچه می خواستی

سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تو ، عزیز دل سلام از ماست
بکُش دل را ، شهامت کن ، مرا از غصه راحت کن
شدم انگشت نمای خلق ، مرا تو درس عبرت کن

بکن حرف مرا باور ، نیابی از من عاشق تر
نمی ترسم من از اقرار ، گذشت آب از سرم دیگر
سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تو ، عزیزدل سلام از ماست

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۸

دلم تنگ است برای کسی که نمی داند...

نمی داند که بی او به دشت جنون می رود دلم...

می دانم که اگر نزدیکش شوم، دور خواهد شد....

پس بگذار که نداند بی او تنهایم...

دور میمانم که نزدیک بماند...

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۸

زندگی یعنی :

ناخواسته به دنیا آمدن

مخفیانه گریستن

دیوانه وار عشق ورزیدن

و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد، مردن .

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۸

برایت سخت دلتنگم
در این مسلک که صورت های بی احساس بسوی قلب های ساده می تازند
من اینجا در صف مرگ شقایق ها برای رنگ چشمان تو دلتنگم . . .


مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۸

مشکلات اقتصادی تو خونه ی خیلیا موج میزنه

لامصب تو خونه ی ما قر میده

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۸

شمارش معکوس رو دوست ندارم .

اضطرابش آدم رو آزار میده .

رولت روسی .

حس صدای قطار که داره نزدیک میشه و طناب پیچ روی ریلی .

بوی دود شمع ناستولوژی مرگ رو یادم میاره .

بوی کافور .

بوی اسپند و کندور روی آتش .

فریاد ننه دلاور .