دیوار کاربران


mmiillaadd
mmiillaadd
۱۳۹۷/۰۲/۰۳

افکارم را بر پایش نهادم تا هر از چندی با نوازش دلالتش واژه های افسار گسیخته را به درون کله ام باز براند. تصورات و خیالاتم اما انگشت وار پوسته پرنیان سپیدش را در می نوردید و فراز و فرازتر می رفت تا که خلوت سینه سرشارش از علوم غریبه را لمسیدم و از جوشش حیات بخشش شیره تاریخ به کامم فروریختم.
در همان اوان بود که برخاستم که نه دنیا محل قرار باشد و او نیز سایه گون برخاست که مریم وار تمام رشته های شب را از پیش رو به پس افکنده بود و تا تمام پستی بلندی های جغرافیا کش آمده بودند.
اینک هنر ساکت شده بود و بوی قلبم را می شنیدم و دیگر حواسم یک سر سیخ شده بود و وقتش رسیده بود که تمام هراس های به درآورده ام را در درون تاریکش فروبرم و بردم .
زندگی ام بود که مرا در آغوش می فشرد و هرچه تنگ تر می گرفت تا عصاره ام را بچلاند و کرد و آبم را در خود گرفت که پروردگاردیگری باشد و من دو تکه شده بودم لاشه ای افتاده در گوری و آبی بهر فرونشاندن تشنگی این جانی.
قاتلی که روحش به فراخی تمام جهان است و تنش میعادگاه عدم بود.
وطنش میعادگاه عدم بود!

Tina_jo0n
Tina_jo0n
۱۳۹۷/۰۲/۰۱

کاش میشد دستاتو قرض میکردم.....

Tina_jo0n
Tina_jo0n
۱۳۹۷/۰۲/۰۱

من یه دوست داشتم که حرف نمیزد
اون لال بود، حرفامو قطع نمیکرد
من حرفاشو از روی قلبش دیدم...

Tina_jo0n
Tina_jo0n
۱۳۹۷/۰۲/۰۱

من مال یه زمونه ی دیگم...

Tina_jo0n
Tina_jo0n
۱۳۹۷/۰۲/۰۱

بزار به درد بخوریم قبل از مرگ...

elaheh_62
elaheh_62
۱۳۹۷/۰۱/۲۸

تنها چیزی که
قابل پس انداز نیست
سهم هر روز ما از
دقایق گذران زندگی است
پس
امروز را خوب زندگی کنیم
و اجازه ندهیم
حتی یک دقیقه اش حرام بشود

روزت بخیر

_e_h_s_a_n_
_e_h_s_a_n_
۱۳۹۷/۰۱/۲۰

اگر توانم باشد که یک دل را از شکستن باز دارم
به بیهودگی زندگی نخواهم کرد
اگر یارای آن داشته باشم که یک تن را از رنج برهانم
یا دردی را تسکین بخشم
یا انسانی تنها را یاری کنم
که دیگر بار بسوی شادی باز گردد
به عبث زندگی نخواهم کرد

monasebati
monasebati
۱۳۹۷/۰۱/۱۶

http://www.hamkhone.ir/member/117720/blog/view/289347/

behbodhassani27
behbodhassani27
۱۳۹۷/۰۱/۱۵

+342

fateme96
fateme96
۱۳۹۷/۰۱/۱۲

امـروز میتونه
روز قشنگی باشه

اگر ما هنر این
رو داشته باشیم

که قشنـگ
زندگـی کنیـم

امروزتون زیبا
صبحتون شاد