بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
فانتزی من اینه 2
- تعداد نظرات : 0
- ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۶/۱۶
- نمايش ها : 306
یـکـی ازنـیـمـچـه فـانـتـزیـام ایـنـه کـه ایـن مـجـری "مـسـابـقـه مـحـلـه" رو بـنـدازم تـو یــک اسـتـخـر پـر ازتـمــسـاح,بـعـد بـگـم حــالا بـیــا بـیـرون راس مـیـگـی....
یـک و یـکــو یـک، دو و دو دو سـه و سـه ســه .... مـسـابـقـه مـحـلـّّّـه!!! ^_^
همیشه یکی از فانتزیام این بود که مدیرمون حالش بد بشه و من برسم و کولش کنم ببرمش بیمارستان و خلاصه جونشو نجات بدم!!! بعد هم اون بهم بگه تو جای پسرمی و هرچی بخوام در اختیارم بذاره!!! ....
آقا شانس ما زدو به واقعیت پیوست با یه فرق کوچولو!!! آخرش اصلا به روی مبارک نیورد!!! دریغ از یه تشکر خشک و خالی!!!
يکی از فانتزیای زندگيم اينه وقتي تو خيابون دو نفر دارن عاشقانه راه ميرن از وسطشون رد شم
اک چه حالی میده!!!!
یکی از فانتزیام اینه که یه فامیل داشته باشیم اسمش سروش باشه
بعد بچه دار شه بگم: سروش منتشر کرد
فانتزیم اینه که :
تو قرعه کشی چای محسن برنده شم ... بعد هر چه قدر زنگیدن جواب ندم ... بعد برم تو افق محو شم
بلهه یه همچین آدم فانتزیم من
یکی از فانتزی های من اینه که یه روز خوابیده باشم بعد مادرم با ترس بیدارم کنه بگه مامان چیزی شده مریض شدی عایا؟
بعد من با ارامش بگم نه مامان فقط اینترنت قطع شده.
:)
جـوجـه فـانـتـزیـم ایـنـه ﺍﺳـﻢ ﺩﺧـﺘـﺮﻡُ ﺑـﺬﺍﺭﻡ "ﭘــﺮﭼــﻢ "ﺑـﻌـﺪ ﺑـﻔـﺮﺳـﺘـﻤـﺶ ﺑـﺮﻩ ﻃـﺒـﻘـﻪ ﺑـﺎﻻ ﺯﻧــﻢﺑــﭙـﺮﺳـﻪ ﭘـﺮﭼـﻢ ﮐـﺠـﺎﺳـﺖ? ﺑـﮕـﻢ ﭘـﺮﭼـﻢ ﺑــﺎﻻســت
ﺑـﻌـﺪ هـارهـارﺑـﺨـﻨـﺪﯾـﻢ و صـدای اسـب دربـیـاریـم ﻣـﺘـﻼﺷـﯽ بـشـﯿـﻢ !!! ^_^
یکی از فانتزی های زندگیم اینه که یه روز برم پارک وی اگه یه پورشه پارک باشه برم سریع بشینم توش محکم بزنم در گوشه رانندش بگم واسه چی ماشینم رو دیر اوردی ها.
فقط الان یه مشکل دارم اونم باز کردن درش هست اخه بلد نیستم.
کوفت نخند مگه تو بلدی :|
فانتزی من اینه دیگه به امبد خدا سوتی ندم.چند وقت پیش خواستم در بحث داغ خانواده شرکت داشته باشم.گفتم:نه!!!!خودم دیدم تو زیر نویس رادیو نوشته بود!!
من:((((
خانواده:))))
رادیو://///
یکی از توهم های فانتزیم اینکه برم مهمونی دخترشون شربت بیاره اروم بگم خودتون درست کردین اونم با عشوه بگه بههههههله نوش جان.منم بگم پس نمیخورم .مرسی.................................. خخخخخخخخخخخخخخخخ
نخستین نظر را ایجاد نمایید !