دیوار کاربران


Sara_m
Sara_m
۱۳۹۵/۰۸/۱۷

⭕️ سلف سرویس !!

"امت فاکس" نویسنده و فیلسوف معاصر ایرلندی
در اولین سفر خود به آمریکا برای صرف غذا به رستورانی رفت.
او در گوشه ای به انتظار پیش خدمت نشست
اما کسی به او توجه نمیکرد.
از همه بدتر افرادی که بعد از او وارد شده بودند همگی مشغول خوردن بودند.
پس از چند دقیقه با ناراحتی از مردی که برسرمیز مجاور نشسته بود پرسید:
من ۲۰ دقیقه است که اینجا نشسته ام؛
چرا پیشخدمت به من توجه نمیکند،
درحالی که همه مشغول خوردن هستند
و من درانتظار نشسته ام؟
مرد پاسخ داد:
اینجا "سلف سرویس"است؛
به انتهای رستوران بروید هرچه میخواهید درسینی بگذارید پول آن را بپردازید و غذایتان رامیل کنید.
"امت فاکس" بعدها دراین خصوص نوشت:
"احساس حماقت میکردم؛
وقتی غذا را روی میزگذاشتم ناگهان به ذهنم رسید
که زندگی هم در حکم سلف سرویس است.
همه نوع رخداد ،فرصت،موقعیت،شادی و غم
در برابر ما قرار دارد.
درحالی که اغلب ما بی حرکت روی صندلی خود چسبیده ایم و آنچنان محو این هستیم که دیگران در بشقاب خود چه دارند و دچار شگفتی شده ایم که او چراسهم بیشتری دارد!
ولی به ذهنمان نمی رسد از جای خود برخیزیم و ببینیم چه چیزهایی فراهم است وبرداریم!!

farhad0000
farhad0000
۱۳۹۵/۰۷/۲۶

چاره عشق سکوت است که بلوا نشود

مشت عاشق ابدا پیش کسی وا نشود



درسکوت است که پروانه بماند باشمع

گرچه سوزد دهنش باز به شکوا نشود



من دلم آتش و لب را زده ام مهر سکوت

پر گشودم که پرم سوزد و پروا نشود



دیشبم گفت خرد فکر دگر شیرین کن

گفتمش مزه هر شهد که حلوا نشود



زدل و جان زده ام حرف وفا پس دیگر

سخن آنگونه به غیرش به لب آوا نشود



برو ای عقل بنه کار دل ما به خودش

تو چه کارت بشود یا که نه رسوا نشود



درک دل برتو میسر نبود عقل بهوش

پیش گل بین دل و فکر تو دعوا نشود



عاشقی کار دل و بار جنون است نه تو

مصرع از عشق مگو قافیه شیوا نشود

rahgozar95
rahgozar95
۱۳۹۵/۰۶/۲۹

نذر کرده ام
یک روزی که خوشحال تر بودم
بیایم و بنویسم که
زندگی را باید با لذت خورد
که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید
و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد .
یک روزی که خوشحال تر بودم
می آیم و می نویسم که
" این نیز بگذرد "
مثل همیشه که همه چیز گذشته است و
آب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است.
یک روزی که خوشحال تر بودم
یک نقاشی از پاییز میگذارم ،
که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست
زندگی پاییز هم می شود ،
رنگارنگ ، از همه رنگ ، بخر و ببر!
یک روزی که خوشحال تر بودم
نذرم را ادا می کنم
تا روزهایی مثل حالا
که خستگی و ناتوانی
لای دست و پایم پیچیده است
بخوانمشان و یادم بیاید که
هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد
و هیچ آسیاب آرامی بی طوفان!

مهدی اخوان ثالث

shia
shia
۱۳۹۵/۰۶/۲۴

وقتی از ته دل بخندی . . .
وقتی هر چیزی را به خودت نگیری
وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی
وقتی برای شاد بودن نیاز به بهانه نداشته باشی
آن زمان است که واقعا زندگی میکنی . . . !

بازی زندگی ، بازی بومرنگ‌هاست
اندیشه‌ها
کردارها
و سخنان ما دیر یا زود
با دقت شگفت‌آوری به سوی ما بازمی‌گردند .

زمانی که آدمی بتواند بی‌هیچ دلهره‌ای آرزو کند
هر آرزویی بی‌درنگ برآورده خواهد شد

marya1370
marya1370
۱۳۹۴/۱۰/۲۱

+5

peyman0082
peyman0082
۱۳۹۴/۰۹/۲۳


vahid2727
vahid2727
۱۳۹۴/۰۹/۲۲

مردم از هر چیزی سخن می گویند، به ویژه از آنچه درباره اش هیچ نمی دانند.