بلاگ كاربران


« احكام ازدواج موقت »  

در اينجا احكامي از ازدواج موقت ذكر مي شود كه اكثر آنها مورد اتفاق مراجعه مي باشد ولي بايد هركس به رساله وفتاواي مرجع تقليد خود رجوع كند وذكر اين احكام فقط بخاطر آگاهي خوانندگان مي باشد والا وظيفه شرعي هر كسي ، عمل كردن به فتوا ونظرات مرجع تقليد خود مي باشد.       ***   بواسطه خواندن صيغه ازدواج ، زن ومرد به هم حلال مي شوند وآن بر دو قسم است : دائم وغيردائم . عقد دائم آن است كه مدت زناشوئي در آن معين نشود ، وزني را كه به اين شكل عقد مي كنند «دائمه » گويند . عقد غير دائم آن است كه مدت زناشويي در آن معين شود ، مثلاً زن را بمدت  يك ساعت ، يك روز ، يك ماه يا يك سال يا بيشتر عقد نمايند ، وزني را كه به اين شكل عقد كنند « متعه » مي نامند                    ***  در زناشوي چه دائم وغير دائم بايد ((صيغه))خوانده شود وتنها ، راضي بودن مرد و زن كافي نيست .   ***     صيغه عقد را يا خود مرد وزن مي خوانند ، يا ديگري را وكيل مي كنند كه از طرف آنان بخواند ***   اگر زن ومرد مي خواهند خودشان صيغه را بخوانند بايد بعد از تعيين كردن مدت و مهر در ازدواج موقت ، زن (با قصد انشاء) به مرد بگويد : « زَوَّجْتٌُكَ نَفْسي فِي الْمُدَّهِ الْمَعْلوُمَهِ عَلَي الْمَهْرِ الْمَعْلوُمِ » يعني «به زوجيت تو قرار دادم خودم را ، در مدت معلوم وبا مهر معلوم » بعد از آن مرد بايد بلافاصله (با قصد انشاء)به زن بگويد «قَبِلْتُ»يعني «قبول كردم » *** بايد در حين خواندن صيغه ، قصد انشاء شود به اين معني كه مثلاً اگر خود مرد وزن مي خواهند صيغه را بخوانند ، زن باگفتن صيغه ، بايد قصدش اين باشد كه خود را زن او قرار دهد ومرد باگفتن «قَبِلْتُ» زن بودن او را براي خود قبول نمايد .***

بايد صيغه ازدواج به عربي صحيح خوانده شود . بنابر فتواي بعضي از مراجع اگر خود مرد يا زن نتوانند صيغه را به عربي صحيح بخوانند به هر لفظي كه صيغه رابخوانند صحيح است ولازم نيست وكيل بگيرند اما بايد لفظي را بگويند « زَوَّجْتُ» و «قَبِلْتُ»را بفهمانند ولي بنا برفتواي بعضي مراجع ديگر ، در صورتي كه زن ومرد نتوانند صيغه عقد ازدواج موقت را صحيح بخوانند ، بايد به شخص سومي كه مي تواند صيغه را صحيح بخواند وكالت دهند تا از جانب آنها اجراي صيغه بنمايد. *** در صورتي كه شرطي براي ازدواج قرار داده شده باشد ، زن بايد  (با قصد انشاء) اينگونه صيغه را بخواند : «« زَوَّجْتٌُكَ نَفْسي فِي الْمُدَّهِ الْمَعْلوُمَهِ عَلَي الْمَهْرِ الْمَعْلوُمِ بِالشَّرطِ الْمَعْهُودِ بَيْنَنا» يعني : «به زوجيت تو قرار دادم خودم را ، در مدت معلوم وبا مهر معلوم ، با شرطي كه بين خودمان قرار داديم » بعد از آن مرد بايد بلافاصله (با قصد انشاء)به زن بگويد «قَبِلْتُ»يعني «قبول كردم » در صورتي كه شرطهاي براي  عقد قرار داده شده باشد، زن بايد به جاي« بِالشَّرطِ الْمَعْهُودِ بَيْنَنا»  بگويد :« بِالشَّروُط الْمَعْهُودَهِ بَيْنَنا»يعني :«با شرطهايي كه بين خودمان قرار داديم.» ***  در صورتي كه زن به تنهايي قادر به تلفظ صحيح صيغه عقد ازدواج عقد ازدواج موقت از جانب خود نباشد ،( بنابر نظر بعضي از مراجع)مي تواند به طرفش وكالت دهد تا از طرف او اجراي صيغه نمايد ، كه در اين صورت مرد به وكالت از طرف زن بايد (با قصد انشاء) بگويد: «مَتَّعْتُ مُوَكَّلَتي لِنَفْسي فِي الْمُدَّهِ الْمَعْلوُمَهِ عَلَي الْمَهْرِ الْمَعْلوُمِ » يعني :«به متعه و ازدواج موقت درآوردم موكله ام(يعني زن) را براي خودم در مدت معلوم وبا مهر معلوم .» بعد از آن بايد بلافاصله از طرف خود (با قصد انشاء)بگويد : «قَبِلْتُ»يعني «قبول كردم » *** در صورتي كه شخص ثالثي بخواهد بين زن ومرد صيغه عقد موقت را جاري سازد ، بعد از تعين مدت ومهر وگرفتن وكالت از دو طرف بايد(با قصد انشاء) بگويد :« مَتَّعْتُ مُوَكَّلَتي لِمُوَكَّلي فِي الْمُدَّهِ الْمَعْلوُمَهِ عَلَي الْمَهْرِ الْمَعْلوُمِ » يعني :«به متعه و ازدواج موقت درآوردم موكله ام(يعني زن) را براي موكلم (يعني مرد) ، در مدت معلوم وبا مهر معلوم .» وبعد بلافاصله بايد(با قصد انشاء) بگويد : « قَبِلْتُ لِمُوَكَّلَي هكَذا» يعني: «قبول كردم براي موكلم(يعني مرد)،اين چنين متعه وازدواجي را .»***  اگر شرطي در بين مي باشد ،بايد بعد از « عَلَي الْمَهْرِ الْمَعْلوُمِ »بگويد :« بِالشَّرْط الْمَعْهُودَهِ بَيْنَهُما»يعني:«باشرطي كه بين آن دو قرار داده شده است.»و اگر شرطهاي در بين باشد ،بايد بعد از « عَلَي الْمَهْرِ الْمَعْلوُمِ »بگويد : « بِالشَّروُط الْمَعْهُودَهِ بَيْنَهُما» يعني:«باشرطهايي كه بين آن دو قرار داده شده است.»***

زن ومرد مي توانند هركدام يك نفر را وكيل خود كنند . دراين صورت اول وكيل زن به وكيل مرد بگويد: « مَتَّعْتُ مُوَكَّلَتي مُوَكَّلَكَ فِي الْمُدَّهِ الْمَعْلوُمَهِ عَلَي الْمَهْرِ الْمَعْلوُمِ » يعني :«به متعه و ازدواج موقت درآوردم موكله ام(يعني زن) را موكلت (يعني مرد) ، در مدت معلوم وبا مهر معلوم .»بعد از آن بايد بلافاصله وكيل مرد بگويد: «قَبِلْتُ لِمُوَكَّلي هكَذا»يعني:«قبول كردم براي موكلم (يعني مرد)اينچنين متعه وازدواجي را. » ***  زن ومرد تا يقين نكنند كه وكيل آنها صيغه را خوانده است ،نمي توانند به يكديگر نگاه محرمانه نمايند ،وگمان به اين كه وكيل صيغه را خوانده است ،نيز كفايت نمي كند ،ولي اگر وكيل بگويد صيغه را خوانده ام كافي است . *** اگر قبل از خواندن صيغه شرط گذاري شود ولي در خواندن صيغه لفظ «شروط» فراموش شود عقد صحيح است لكن به عقدي بدون شرط تبديل مي شود***

دختري كه به حد بلوغ رسيده ورشيده است، يعني مصلحت خود را تشخيص مي دهد ،اگر بخواهد شوهر كند ،چنانچه باكره باشد بايد (بنابر احتياط واجب يا احتياط مستحب)از پدر يا جد پدري خود اجازه بگيرد، واجازةمادر يا برادر لازم نيست . بعضي از مراجع اجازه پدر يا جد پدري براي دختره باكرة رشيده را احتياط واجب و بعضي احتياط مستحب مي دانند كه بايد هر كس به فتواي مرجع تقليد خود رجوع نمايد ***   در ازدواج موقت برخلاف  ازدواج دائم:نفقة زن بعهدة شوهر نيست . زن وشوهر از يكديگر ارث نمي برند . زن بدون اجازة شوهر مي تواند از خانه بيرون برود . طلاق لازم نيست وچنانچه شوهر بخواهد به آن پايان بدهد مي تواند مدتش را ببخشد . پايان يافتن مدت ازدواج به شاهد وگواه احتياج ندارد ، داشتن بيش از چهار زن جايز است ولازم نيست مرد شبهايش را بين آنها قسمت كند . ***

در صورتي كه صيغه عقد ازدواج موقت صحيح خوانده نشود ، عقد باطل خواهد بود .***

در صورتي كه بدون تعيين مقدار مهريه ، اجراء صيغه عقد موقت شود عقد باطل خواهد بود .***   عدة زني كه به ازدواج موقت در آمده است اگر حامله شده باشد به وضع حمل او يا ديدن 2حيض (در زناني كه حيض مي بينند ) ويا 45روز (در كساني كه حيض نمي بينند ) به هر كدام كه زمانش بيشتر باشد ، به اين معني كه اگر ايام حاملگي او بيشتر باشد تا وضع حمل نكند حق ازدواج با ديگري را ندارد ، واگر ايام 2حيض يا45روز، بيشتر از ايام حاملگي باشد بايد صبر كند تا 45روز يا مدت 2حيض او تمام شود وبعد ازدواج نمايد .***عدة زني كه شوهرش بميرد چهار ماه و ده روز قمري است اگر چه زن يائسه ويا صغيره يا غير مدخوله باشد لكن اگر حامله باشد وايام حاملگي بيشتر از چهار ماه و ده روز بود بايد عده را به   وضع

حمل قرار دهد.***  اگر در ازدواج موقت يا دائم ،دخول انجام نگيرد ، براي زن عده وجود ندارد . يعني در ازدواج دائم پس از طلاق ودر ازدواج موقت پس از تمام شدن مدت ويا بخشيدن بقيه مدت توسط مرد ، بلا فاصله مي تواند با مرد ديگري ازدواج موقت يا دائم نمايد.

***  اگر زن بگويد من در ايام عده نيستم ، در صورتي كه متهم به دروغگوي يا فهشا نباشد مي تواند حرف او را قبول نمود وبا او ازدواج موقت يا دائم نمود . ***

اگر مردي زني را به ازدواج دعوت كرد و او جواب مثبت داد ، تحقيق در مورد او لازم نيست و ازدواج با او صحيح است اگر چه مرد بداند كه قبلاً اين زن داراي شوهر بوده ، وحال ادعاي طلاق يا مرگ او مي كند . *** ازدواج موقت با زني كه ادعا مي كند كه شوهر ندارد ، اشكال ندارد ولازم نيست كه انسان در مورد گفتة او تحقيق نمايد.***

بايد در مورد ازدواج بازني كه متهم به زنا دادن مي باشد و اينكه داراي شوهر است يا نه تحقيق نمود . ***   اگر زن بگويد يائسه ام ،نبايد حرف او را قبول كرد (بايد تحقيق نمود ) ،ولي اگر بگويد شوهر ندارم، حرف او قبول است .***  زن شوهر دار (چه شوهر او دائمي باشد يا موقت)اگر زنا كند بر مرد زنا كننده حرام ابدي مي شود ولي بر شوهر خود حرام    نمي شود . ***  اگر با زني ازدواج موقت يا دائم نمايد وبه او دخول كند ، دختر آن زن كه از شوهر قبلي او مي باشد ،و نوه دختري ونوه پسري آن هرچه پاين روند به آن مرد محرم مي شوند ،وديگر نمي تواند با آنان ازدواج نمايد . *** اگر با زني كه براي خود عقد كرده دخول نكرده باشد ، تا وقتي كه آن زن در عقد او است نمي تواند با دختر او ازدواج كند .*** اگر كسي زني را براي خود عقد نمايد ، اگر چه با او نزديكي نكند ، مادر ومادر آن زن ومادر پدر او وهرچه بالا روند به آن مرد محرم مي شوند .** * اگر زني را براي خود عقد كند (چه دائم وچه موقت ) تا وقتي كه آن زن در عقد اوست نمي تواند با خواهر آن زن ازدواج نمايد .***  ازدواج با زن هاي كه مثل مادر وخواهر ومادر زن با انسان محرم هستند حرام است .*** ازدواج با كساني كه از طريق شير خوردن به انسان ، محرم مي شوند حرام مي باشد (حد نصاب شير خوردن وافرادي كه بدين گونه به انسان محرم مي شوند در رساله ها ذكر گرديده است.)

 

 یاحق

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !