دیوار کاربران


sanaz333
sanaz333
۱۳۹۲/۰۷/۲۷

نمي خواهم برگردي

اين را به همه گفته ام

حتي خودم

فقط نميدانم چرابراي برگشتنت فال ميگيرم...!

هنوزهم گاهي يادم ميرود

توديگر سهم دقايقم نيستي

دل است ديگر

سنگش نزن،تحمل كن

زيرسيل اين همه درد

كمرم خم كه نه

فقط كمي خورد شده

mehdi__s
mehdi__s
۱۳۹۲/۰۶/۲۵

من آن ابرم که می خواهد ببارد

دل تــنــگم هـــــوای گریــه دارد

دل تنگم غریب این در و دشــت

نمی داند کجا ســـــرمی گذارد .

erfan1375
erfan1375
۱۳۹۲/۰۶/۲۵

عشق مثل ساعت شنی می ماند. همزمان قلب را پر می کند و مغز را خالی

+5

alireza1487
alireza1487
۱۳۹۲/۰۶/۲۵

چه باشد،

چه نباشد چیزکی،

باز هم مردمِ بیکار بگویند چیزهــــا!

پس به جای زندگی برای دیگران،

برای خودت زندگی کن...

رهـــــا و شـــاد و خوشحـــــال...

********************

بلاگ جدیدم : واقعا من کی هستم؟؟؟؟ ( در مورد خانمها )

http://www.hamkhone.ir/member/592/blog/view/53180/

ممنون میشم بخونی و با نظرقشنگت همراهی کنی

esmal
esmal
۱۳۹۲/۰۶/۲۵

یارو داشت تعریف میکرد چند روز پیش تو جنگل شیر دنبالم کرد ومنو خورد دوستش میگه تو که زنده ای وداری زندگی میکنی .میگه کدوم زندگی تو به این میگی زندگی

azad70
azad70
۱۳۹۲/۰۶/۲۵

بی تو اینجا نا تمام افتاده ام

پخته ای بودم که خام افتاده ام

گفته بودی تا که عاقلتر شوم

آه ، می خواهی مگر کافر شوم

من سری دارم که می خواهد کمند

حالتی دارم که محتاجم به بند

کاشکی در گردنم زنجیر بود

کاشکی دست تو دامنگیربود

من جهان را زیر وبالا کرده ام

عشق خود را در تــــــو پیدا کرده ام

ALIHO73
ALIHO73
۱۳۹۲/۰۶/۲۵

سلام

azad70
azad70
۱۳۹۲/۰۶/۲۵

عادت کـرده ام
نگـاه کنـم به آدم هایی که
از دور می آیند؛
تا آن زمان که ثابت شونـد
“تــو” نیستند…
::
::
بی تـو کنارِ
این خاطـره ها نِشَستـَن
دل می خـواهـَد؛
بـاور کـُن…
::
::
و همواره
گونه هایم را با آرزوی آمدنت آبیاری خواهم کرد…
خدا را چه دیدی، شاید سبز شدی…!
::
::
دوست داشتن
ربطی به دیدن ندارد…
آدم ها
خدا را هم دوست دارند هنوز!
::
::
بغض ات
در گلوی من گیر کرده است!
دلم را بده
بغض ات را بگیر!

azad70
azad70
۱۳۹۲/۰۶/۲۵

پی حس همون روزام
پی احساس آرامش
همون حسی که این روزا
به حد مرگ میخوامش
دلم میخوادعاشق شم
آخه فکرت شده دنیام
اگه عاشق شدن درده
من این دردو ازت میخوام
اگه این زندگی باشه
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
شاید مردم حواسم نیست
اگه این زندگی باشه
اگه این سهمم از دنیاس
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
که گاهی باخودم میگم
شاید مردم حواسم نیست
بعد تو من از همه دنیا بریدم
باورم کن من به بد جایی رسیدم
لحظه لحظه زندگیمون با عذابه
باورم کن حال من خیلی خرابه
اگه این زندگی باشه
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
شاید مردم حواسم نیست
اگه این زندگی باشه
اگه این سهمم از دنیاس
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
که گاهی باخودم میگم
شاید مردم حواسم نیست

azad70
azad70
۱۳۹۲/۰۶/۲۵

تورو آرزو نکردم ته تنهایی جاده
آخه حتی آرزوتم واسه من خیلی زیاده
تورو آرزو نکردم این یعنی نهایت درد
خیلی چیزا هست تو دنیا که نمیشه آرزو کرد
توروتا یادمه از دور ازهمین پنجره دیدم
بسکه فاصله گرفتی به پرستشت رسیدم
من گذشتم از تبی که تورو تو خونم ببینم
راضیم به اینکه گاهی تورو میتونم ببینم
نه امیدی به سفر نیست ازهمین فاصله برگرد
خیلی از فاصله هارو با سفر نمیشه پر کرد
عمری پای تو نشستم که منو حالا ببینی
تو مثل کوهی که باید منو از بالا ببینی
توروآرزو نکردم ته تنهایی جاده
آخه حتی آرزوتم واسه من خیلی زیاده
تورو آرزو نکردم این یعنی نهایت درد
خیلی چیزا هست تو دنیا که نمیشه آرزو کرد