دیوار کاربران


mehranqezel
mehranqezel
۱۳۹۴/۰۹/۰۸

یک راند دیگر مبارزه کن
وقتی پاهایت خسته اند که به زور راه می روی
یک راند دیگر مبارزه کن
وقتی بازو هایت انقدر خسته اند که توان گارد گرفتن نداری...
یک راند دیگر مبارزه کن
وقتی خون از دماغت جاریست و چنان خسته ای که آرزو میکنی حریف مشتی به چان ات بزند و کار تمام شود...
یک راند دیگر مبارزه کن
و به یاد داشته باش مردی که تنها یک راند دیگر مبارزه میکند هرگز شکست نخواهد خورد .

محمد علی - کلی

AZAD
AZAD
۱۳۹۴/۰۹/۰۱

یه دیوار داریم سره کوچمون ک شهرداری اومد رنگش کرد و روش نوشت لطفا روی این دیوار چیزی ننویسید!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
فردا صبح یکی با اسپری روش نوشته بود
چششششششم شما جون بخواه

AZAD
AZAD
۱۳۹۴/۰۸/۱۱

در جنوب دور

امسال پاییز زود رسیده است

در شن و آفتاب و دریا

گام می نهم

میان درختان، با سیب هایی شیرین تر از عسل

قدم می گذارم

شب هنگام آسمان بر جادۀ داغ و خاک آلوده افتاده

در ستارگان پا می نهم

ستاره ها را، سیب را، خورشید را

شن را و دریا را بهتر می شناسم

و ناگاه

با دریا، شن، خورشید، سیب و ستاره

یگانه می شوم.