دیوار کاربران


mahtab13
mahtab13
۱۳۹۴/۰۹/۱۲

خدایا دستهایت رازیر تنهاییم ستون کن ..من از اوار گی میترسم ...

mahtab13
mahtab13
۱۳۹۴/۰۹/۱۱

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ..
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ ؛
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ؛وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ؛وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ؛ و عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ....

mahtab13
mahtab13
۱۳۹۴/۰۹/۱۱

داستانی کوتاه و طنز درمورد ازدواج آماده کرده ایم که امیدواریم از خواندن آن لذت ببرید.

ازدواج با دختری که فقط یک عیب کوچک دارد

جوانی می خواست زن بگیرد به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد و گفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد.

جوان گفت : شنیده ام قد او کوتاه است!

پیرزن گفت : اتفاقا این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباس های خانم ارزان تر تمام می شود!

جوان گفت : شنیده ام زبانش هم لکنت دارد!

پیرزن گفت : این هم دیگر نعمتی است زیرا می دانید که عیب بزرگ زن ها پر حرفی است اما این دختر چون لکنت زبان دارد پر حرفی نمی کند و سرت را به درد نمی آورد!

جوان گفت : خانم همسایه گفته است که چشمش هم معیوب است!

پیرزن گفت : درست است ، این هم یکی از خوشبختی هاست که کسی مزاحم آسایش شما نمی شود و به او طمع نمی برد.

جوان گفت : شنیده ام پایش هم می لنگد و این عیب بزرگی است!

پیرزن گفت : شما تجربه ندارید، نمی دانید که این صفت ، باعث می شود که خانمتان کمتر از خانه بیرون برود و علاوه بر سالم ماندن، هر روز هم از خیابان گردی ، خرج برایت نمی تراشد!

جوان گفت : این همه به کنار، ولی شنیده ام که عقل درستی هم ندارد!

پیرزن گفت : ای وای، شما مرد ها چقدر بهانه گیر هستید، پس یعنی می خواستی عروس به این نازنینی، این یک عیب کوچک را هم نداشته باشد !!!

mahtab13
mahtab13
۱۳۹۴/۰۹/۰۹

آدما نباس دوست پیدا کنن
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
وقتی نمیتونی درد و دل کنی
یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
و همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه
خفه ات میکنه
آدما باس همیشه تنها بمونن…!

mahtab13
mahtab13
۱۳۹۴/۰۹/۰۸

میان این همه مفاهیم پیچیده ریاضی تنها حکایت اعداد فرد را خوب آموخته بود
” فرد ” آن یک نفر است که وقتی زوج ها با هم میروند،
او باید یک تنه جور تنهایی اش را بکشد …

mahtab13
mahtab13
۱۳۹۴/۰۹/۰۸

هیچ کس نمیدانست
حتی هیچ کس هم باورش نمیشد
که من اینگونه شوم
اینگونه غرق در تو
غرق در رویای رسیدن به تو

mahtab13
mahtab13
۱۳۹۴/۰۹/۰۶

چقدر این متن قشنگه....
دکتر شریعتی می گوید:

' از انسان بودنم شرم
میکنم! گاهی
میخواهم انسان نباشم!
گوسفندی باشم پا روی
یونجه ها بگذارم!
اما دلی را دفن نکنم!

گرگی باشم گوسفند ها را بدرم
اما بدانم، کارم از روی ذات
است، نه هوس!
خفاش باشم، که شبها گردش
کنم، با چشم های کور...
اما خوابی را پر پر نکنم!
کلاغی باشم ، که قار قار کنم
اما پرهایم را رنگ نکنم
و دلی را با دروغ به دست نیاورم!

چه میدانم شاید ...
حیوانات به قصد توهین ...

همدیگر را "انسان"
خطاب میکنند!.

mahtab13
mahtab13
۱۳۹۴/۰۹/۰۵

سرم را شاید
دیگران بتوانند گرم کنند

اما وقتی تو نیستی
هیچ کس نیست
دلم را گرم کند

mahtab13
mahtab13
۱۳۹۴/۰۹/۰۳

❤مــن❤
اخـــم کردن تـــو رو
به خنـــدیدن با کســی دیــگه عوض نمیکــنم…
❤مــن؛❤
روزای سخــت با تـــو رو
با روزای خــوب کنار کســی دیگه عــوض نمیکــنم…
❤مــن؛❤
حـتی نداشــته هایــت را
با داشتــه های کسـی دیگه عــوض نمیکنــم…
❤مــن؛❤
حتــی اگه نباشــی هم
جاتـــو با کســی عوض نمیکنــم…

mahtab13
mahtab13
۱۳۹۴/۰۹/۰۳

سیب لذت
باید ببوسی چشــم های روشنــم را
تا پــُر کنــد آغــوش تــو حجـمٍ تنــــم را
تـلخ است فـال قهــــوه ی چشمم و شاید
شیرین کُند طعــــمٍ لبت بوسیدنم را
تا حلقه گیسـوی تو راهی دراز است
مهمـــان دستانت کُن امشب گردنــم را !
آرام در دستت بیفتد سیبٍ لذت
شاید که آسانتر کند این ! چیدنــم را !
سرمست خواهم شد به بــوی صد سبــد یـاس
وقتی که عطرت پـُر کند پیراهنـم را...