بلاگ كاربران


خانمی برای مشاوره به این جانب مراجعه کرد، با همسرش اختلاف پیداکرده و رفته بود به خانه ی پدری و بچه ها هرکدام جایی آواره بودند. بنده معمولا به خاطر اعتقادات مذهبی، بیشترین تلاشم را میکنم که دوباره این دو نفر با یکدیگر زندگی کنند. در این مورد یا تقریبا اکثر موارد یک اشتباه فاحش که از اختلاف اصلی بزرگتر می شود، رخ می دهد:  زن که دیگر جدایی را صدرصد می دانست، شروع کرد به گفتن هر آنچه نباید گفت. البته اینکار در اتاق مشاوره هیچ ایرادی ندارد، چون مشاور باید رازدار حریم خصوصی مردم باشد، اما آنچه نباید بشود این است که اکثرا، همسران ، یعنی هم مرد و هم زن، قضیه را تمام شده تلقی کرده و تمام راز های زندگیشان را به دیگران می گویند. و تا می توانند صفات اخلاقی یکدیگر برای مردم فاش می سازند: دروغ می گفت مثل ... مردک شب ها باد از شکمش خارج می شد. شب ها ادرار می کرد و... در این مورد خاص، از خانم پرسیدم که این مطالب را آیا به کسی هم گفته یا خیر؟ جواب داد: پس چی، آبروش را همه جا بردم، فک کرده به همین راحتیه، مرتیکه ی و.... و در این گیرودار متاسفانه بقیه ی اعضای خانواده هم آتش بیار معرکه         می شوند. تنها چیزی را که در نظر نمی گیرند این است که اگر به هر دلیلی طلاق صورت نگرفت و شما دوباره مجبور شدید با هم زندگی کنید، چه می کنید؟

و خوشبختانه در بیشتر مواقع، به دلایل مختلف طلاق صورت نمی گیرد. و حالا این دو نفر در حالی در کنار هم زندگی میکنند که به خاطر حرف هایی که به فامیل زده اند، رابطه ی خود را با همه قطع میکنند. آخر دیگر کجا بروند، رویشان نمی شود. آبروی خود را همه جا برده اند. حالا همه از زیر و بم آنها خبر دارند. حالا احساس میکنند هر جا میروند دیگران نگاهشان میکنند، به همین خاطر است که در قرآن آمده است که اگر طلاقی قرارشد رخ بدهد، به نیکی از هم جدا شوید. روابط ما انسان ها همه چیزش قانون دارد، پس قوانین زندگی کردن را بیاموزیم تا در زندگی دچار مشکل نشویم.

پس هر کس که این مطلب را خواند، ودر اطرافیانش چنین موردی را دید، سریع اقدام کند.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


siwan
ارسال پاسخ

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

mz30na
ارسال پاسخ

سـپـــــــــاس

wilson
ارسال پاسخ