بلاگ كاربران


مانده تا برف زمین آب شود 

مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه چتر

ناتمام است درخت 

زیر برف است تمنای شناکردن کاغذ در باد 

و فروغ تر چشم حشرات 

و طلوع سر غوک از افق درک حیات 

مانده تا سینی ما پرشود از صحبت سنبوسه و عید 

در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد 

و نه آواز پری می رسد از روزن منظومه برف 

تشنه زمزمه ام 

مانده تا مرغ سرچینه ی هذیانی اسفند صدا بردارد 

پس چه باید بکنم 

من که در لخت ترین موسم بی چهچهه سال 

تشنه زمزمه ام ؟

بهتر آن است که برخیزم 

رنگ را بردارم

روی تنهایی خود نقشه مرغی بکشم

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !