دیوار کاربران


پژوهشگراלּ
پژوهشگراלּ
۱۳۹۴/۰۸/۱۲

http://www.hamkhone.ir/member/66530/blog/view/235162--/


shabgardetanha
shabgardetanha
۱۳۹۴/۰۸/۱۲

دوستان من مثل گندمند

یعنی یک دنیابرکت و نعمت، نبودن شان قحطی و گرسنگی است

ومن چه خوشبختم که خوشه های طلائی گندم دراطرافم موج می زند

مهربانى تان راقدر میدانم وآنرا در سیلوی جان نگهداری خواهم کرد

عاشقتم همخونه ای

shabgarde.tanha


mahsa1987
mahsa1987
۱۳۹۴/۰۸/۱۱

میتوان زیبا زیست
نه چنان سخت که از عاطفه دلگیرشویم
نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بدوخوب
لحظه ها میگذرند
گرم باشیم پرازفکروامید
عشق باشیم وسراسرخورشید
زندگی همهمه مبهمی از ردشدن خاطره هاست
هرکجاخندیدیم هرکجاخنداندیم
زندگانی آنجاست
بی خیال همه تلخیها


hanisa
hanisa
۱۳۹۴/۰۸/۱۱

متنی بسیار زیبا از نیما یوشیج :

ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺸﮑﺴﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ
ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !!!
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﮐﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ


sourena69
sourena69
۱۳۹۴/۰۸/۱۱




a1557d
a1557d
۱۳۹۴/۰۸/۱۰

زیادی خوب بودن ، خوب نیست

زیادی که خوب باشی دیده نمیشوی....

میشوی مثل شیشه ای تمیز

کسی شیشه ی تمیز را نمیبیند

همه به جای شیشه ، منظره ی بیرون را میبینند

ولی وقتی شیشه کمی بخار بگیرد

وقتی کمی منظره ی بیرون را بد نشان دهد

همه آنرا میبینند

همه سعی میکنند تمیزش کنند

زیادی خوب بودن خوب نیست

زیادی که خوب باشی شکننده تر میشوی

با هر قدرناشناسی دلت ترک بر میدارد

میشکند
تکه های شکسته را در دستانت میگیری

نگاه میکنی به نتیجه ی زیادی خوب بودنت

زیادی خوب بودن خوب نیست

زیادی که خوب باشی به زیادی خوب بودنت عادت میکنند!!!

آنوقت کافیست کمی بد شوی
همه گمان میکنند زیادی بدی

a1557d
a1557d
۱۳۹۴/۰۸/۱۰

مَنــ میــگَمــ:

پِسَری ڪه بِهِش اِس اِم اِس میـدی: "حُـوصِـلَم سَر رَفـتـه"

جَوآب میـده:حآضـر شُـدی خَبَرَم ڪُن؛موهآتَم نَــریــز بـیـرون

ایـن لعنتے مرد زنـدگیه!!! . .

a1557d
a1557d
۱۳۹۴/۰۸/۱۰

چه تلخی رهگذر ! ای عابر کوچه های خزان زده عمرم ای پرسشگر بهارم من اگر تلخم ، به سنگ بی اعتنایی شکسته شیشه غرورم من اگر تلخم ، زخم خورده دست نه بیگانه که خویشانم من اگر تلخم ، فروخورده فغان و فریادم من اگر تلخم ، نبض بیمار حیات خانه ای هستم من اگر تلخم ، سایه سکوتم من اگر تلخم ... تو از چه چنین تلخی رهگذر این ثانیه ها که به سخنی آشوب میشود کلامت ؟

a1557d
a1557d
۱۳۹۴/۰۸/۱۰

در عشق باید

درد دوری کشید

غم یار خورد

ترس رقیب داشت

و زیر بار این همه له شد،

خوشه ی دست نخورده ی انگور زیباست

اما مست نمی کند... !

ali1384
ali1384
۱۳۹۴/۰۸/۰۹

ممنون داداش