دراینجا یه تشکرمخصوص دارم ازدوست صمیمی وخوبم hasty1996که همیشه بیادم هست وتااینجاهرکمکی بوده ازم دریغ نکرده.
هستی خانم ممنون آبجی

میخوام یه تیپی بزنم خفن

.

.

.

ازیه تیکه پارچه سفید بنام کفن

.

.

ازین زندگی لعنتی دیگه خسته شدم.

آره داداش.آره آبجی.خسته ام.داغونم.میفهمی؟؟؟آره من لجبازم.اینقدلجبازم که حتی وقتی همه به احترامم سیاه پوشیدن.من سفیدمیپوشم.

این دلنوشته روزدم به سلامتی همه اونایی که باهام بودن ولی حتی یه لحظه چشم دیدنم رونداشتن.اخه گناه من چیه که اینقد تنهام؟؟؟

+5

بعضی حرف ها را “نباید زد”
بعضی حرف ها را “نباید خورد”
بیچاره دل چه میکشد میان این “زد” و”خورد”

ممنون میشم ازدوستام که همیشه یادم میکنن...ممنون.مخصوصاتمام دوستای همخونه ایم.ممنون

امروزازدیروزمسن ترشدی...وازفرداجوانتری.

چقدسخته دلتنگ کسی بشی...
که بهش قول دادی دیگه مزاحمش نشی...

روزی که بخوام جلوی دختری زانوبزنم روزیه که بخوام بندای کفش دخترم روببندم...

تنها كاري كه ايرانيا توش باهم همكاري ميكنن...:

.

.

.

.

.

.

.

تو جاده چراغ ميزنن كه پليس وايساده!

تازه اونم بعضی وقتا سر کاریه!!!

چرا همه مگویند:
چون میگذرد،غمی نیست
چرا هیچکس نمیگوید
تا بگذرد درد کمی نیست.
با آرزوی زندگی بدون غم برای
همه شما عزیزان!