بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    دل نوشته

  • تعداد نظرات : 7
  • ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۴/۲۹
  • نمايش ها : 486

نمیدونم چرااز زندگیم برای هر کس که میگم باور نمیکنه.آدمای زیادی راتوزندگیم از دس دادم درحالی که خیلی دوسشون داشتم فقط بخاطر اینکه اونا فک میکردن دروغ میگم.بخاطرهمین مجبورشدم دردودلامو تودفتر خاطراتم بنویسم.امادفتر از دردودلام خوشوشش نیومد و به آخرین ورقش رسید ودیگه اجازه ندادچیزی بنویسم.منم مجبور شدم برم رو دیوار اتاقم بنویسم.بعدازچندوقت دیدم دیوار سفید هم با دردودلام موافق نبود وسیاه شد ودیگه جای خالی برای نوشتن دردودلام نذاشت.دیگه فهمیدم تو دنیا جایی برای دردودلای من نیس.اونارو تو دلم نگهداشتم.اما حس میکنم دلمم دیگه جای دردودلامو نداره.میترسم دلم لبریز بشه ودیگه اونوقته که هیچ جایی برای اونا ندارم.براهمین رفتم سراغ یه رفیقی که میدونستم همه حرفامو باور داره.همیشه کنارمه.هر لحظه حاضره دردودلمو بشنوه.هیچوقت لباشواز لبم جدا نمیکنه.تاعمق وجودم میره پایین وآرومم میکنه.وقتی دودش تو فضا میپیچه منو بغل میکنه.باحرارتش تن سرد بی روحم راگرما میبخشه.اسم رفیقم سیگاره.نمیدونم چرا باهاش رفیق شدم.آخه یه روزی من مخالف سر سخت سیگاربودم.اما حالا به چندپاکت ازاون هم قناعت نمیکنم.حالا موقع نماز یا هر جای دیگه ای.تنها دعام از خدا اینه که خدایا عزیزانم رابهم برگردون.بخداقسم کسایی را از دست دادم که به زندگیم معنی داده بودن.همه ی زندگیم وخانوادم اونا بودن.اما...تنهآرزوم همینه.آخه الان زندگی برام معنی نداره.براشون از شبایی گفتم که خونوادم بخاطر یه دعوایی کوچیک از خونه بیرونم کردن ویه هفته توکوچه وخیابون وخونه دوست وآشنا بودم.براشون ازروزایی که مث روانی ها ازم مراقبت روانی میکردن گفتم.براشون از روزایی که یه ورزشکار بودم ویه محقق روانشاسی بودم گفتم.براشون از رنج هایی که بخاطر عشقم کشیدم گفتم.اما اونا با نیش خند بهم گفتن:عاغاپسر دروغ نگو.بروبابا.هر چی من گفتم بخدااین زندگی منه اونا بیشتر منو ترد میکردن.تااینکه همشون از زندگیم رفتن ومنو از همه چی خالی کردن.حالا من موندم وسیگارو گریه وشب های کوتاه وتنهایی.اینایی که گفتم نه یه داستان غم انگیز بود نه یه رمان.این حرفای دلم بود که تو دلم مونده بود.برام دعا کنید.....

.....یاعلی.....

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


melody74
ارسال پاسخ

به خدا گریم گرفت!
درحال حاضر نمیدونم چی بگم...ولی واقعا گریم گرفت.
ایشالا همه ی مشکلاتت حل بشه به حق این ماه عزیز...

amin36
ارسال پاسخ

دوست گلم هیچوقت ناراحت نباش و همیشه امیدت به خدای بزرگ و مهربون باشه.ایشالا خدا بهت صبر بده.

Ali1374
ارسال پاسخ

merc
omidvaram moshkelatet bartaraf besheh

Ali1374
ارسال پاسخ

merc
omidvaram moshkelatet bartaraf besheh

Mer8
ارسال پاسخ

sarakhanum :
اینا واقعی بودن؟؟:(

{11}الهیییییییییییی...چقد ناراحت شدمممم{11}

ایشالا خدا کمکت میکنه:(

اگه شما شکلک گریه میزاری.من امشب باهمینایی که خیلیا باورش ندارن کلی گریه کردم

sarakhanum
ارسال پاسخ

اینا واقعی بودن؟؟

الهیییییییییییی...چقد ناراحت شدمممم

ایشالا خدا کمکت میکنه

qwer
ارسال پاسخ

انشالله که به حق همین شبا مشکلات و دلتنگی های همه برطرف میشه
زندگی اگه غم وغصه نداشته باشه که اسمش زندگی نیست
دلت بده به خدا و همه چیرو بسپار به خودش و ایمان داشته باش که میتونه ارومت کنه

... یا حق ...