بلاگ كاربران


تسبيح تو كه تربت حمزه به قاب داشت                     در سينه اش شميم دعاهاي ناب داشت

از كور نيز وقت سخن رو گرفته اي                            هر چند چهره تو ز نور احتجاب داشت

در شكر روز ه ا ي كه  سه افطار با تو بود                دستت براي خواهش سائل جواب داشت

جسمت نخواست رخت عروسي به تن كند                 از بسكه از بساط جهان اجتناب داشت

با عطر يازده سحر اين باغ آشنا ست                        هر چند عمر مادر گلها شتاب داشت

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


мя_κıпɢ
ارسال پاسخ
shahimalimi00123
ارسال پاسخ

هر که با زهراست احساس سخاوت می کند

«مور این وادی سلیمان را ضیافت می کند»1

دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است

هر که شد یک بار سائل کم کم عادت می کند

حضرت جبریل یک جلوه است، ذاتاً وحی را....

....فاطمه تا قلب پیغمبر هدایت می کند

فرشیان... نه عرشیان هم رو به او می ایستند

در میان خانه اش وقتی عبادت می کند

مرتضی بر فاطمه یا فاطمه برمرتضی!

کیست که بر دیگری دارد امامت می کند؟!

هر چه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است

آینه از شان همتایش حکایت می کند

روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است

مرتضی می ایستد، زهرا قیامت می کند

***

رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است

رشته ای از چادرش؟!... آری... شفاعت می کند

ممنون از شعر زیباتون..............