دیوار کاربران
A1M2Z3
۱۳۹۵/۰۳/۰۶
گاهـی وٌقتـا >تو زٍندگـی <میـــرسی به یه جــایی که... |
|
farhad0000
۱۳۹۵/۰۲/۱۶
اندیشیدن به پایان هر چیز |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۱۰
ابراهــیم نیستمـــ امـــــا |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۱۰
دیالوگ... نازلی (هدیه تهرانی) : قصه ها ناتموم نمیمونن؛ اونقدر تکرار میشن که بالاخره یه جایی تو ذهن آدما تموم شن! |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۹
مانده از هر جمع و از هرجاشدم!/دیدی ای دل!عاقبت تنها شدم!/آبرویم رفت رازم فاش شد!/عاقبت این مشت بسته واشد!/روزهایم خاکی و خاکستریست!/کوچه گردی بی سروبی پا شدم!/ گفته بودم: میروم دریا شوم!/چاه آبی خشک در صحرا شدم!/گم شدم.زخمی شدم.بی کس شدم.!/ این شدنها سخت بوداما شدم........... |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۶
دیالوگ..آبان (خزر معصومی): زنا زود پیر میشن، میدونی چرا؟ چون عروسک بازی شونم جدیه، رو عمرشون حساب میشه. از دو سالگی مادرن. بعد مادر برادرشون میشن. بعد مادر شوهرشون میشن. باباشون که پا به سن میذاره ازشون پرستاری یه مادرو میخواد. گاهی وقتا حتی مادر مادرشونم میشن. من شوهر نکردم. ولی مادر مادرم بودم، مادر پدرم بودم، مادر برادرم بودم، تازه به همه اینا بچههای به دنیا نیاورده رو هم اضافه کن، مادر اونا هم بودم.باغ های کندلوس... |
|
A1M2Z3
۱۳۹۴/۰۵/۰۱
آدم باید یه مراسمی واسه خواب داشته باشه ! |
|
kavehahmadi
۱۳۹۴/۰۴/۱۹
+5 |
|
goodgirl75
۱۳۹۴/۰۴/۱۷
شــــــــــبــــــ قـــــدر |
|
hossein_76
۱۳۹۴/۰۴/۱۷
+5 |