دیوار کاربران


تیــارا
تیــارا
۱۳۹۶/۰۳/۲۶

وقتی توفان تمام شد يادت نمی آيد چگونه از آن گذشتی، چطور جان به در بردی. حتي در حقيقت مطمئن نيستی توفان واقعا تمام شده باشد. اما يك چيز مسلم است. وقتی از توفان بيرون آمدی ديگر آنی نيستی كه قدم به درون توفان گذاشت.
.
.
.

کافکا در کرانه - هاروکی موراکامی

SargarmiSazan
SargarmiSazan
۱۳۹۶/۰۳/۱۵

عکس های ارسالی به پروژه ی " عکاس همخونه " - اریبهشت ماه " من و طبیعت بهاری " (1)

http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog/view/275835----1/


sina_98_T
sina_98_T
۱۳۹۶/۰۳/۱۱

هر چقدر هم که ضعیف باشی

گاهی اوقات
می توانی تکیه گاه باشی
sina_T

sina_98_T
sina_98_T
۱۳۹۶/۰۳/۱۰

زندگی چون بادکنکی در دستان کودکی است که همیشه ترس ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین میبرد.....
sina_T

sina_98_T
sina_98_T
۱۳۹۶/۰۳/۰۷

♠عمری تلف میکنیم برای کسانی که

ارزشـــــــــــــــــــــــــــ

ثانیه ای را هم ندارند …♠

sina_T

Asemon
Asemon
۱۳۹۶/۰۳/۰۴

صبح شد
شاخه ها رقصیدند
همه جا بوی شکفتن جاریست
فرصت بیداریست
فکر رفتن باشیم
گام اگر برداریم
روشنی نزدیک است

سلام
"صبح پنجشنبه تون بخیر"

+5

khoobyar
khoobyar
۱۳۹۶/۰۳/۰۳

مک نامارا: بین خودمون میمونه شلمر... زمان جنگ چیکار می کردی ؟!
شلمر: فعالیت زیرزمینی می کردم...
مک نامارا: منظورت اینه که توو نهضت مقاومت بودی ؟!
شلمر: نه... توو مترو کار می کردم !...

یک، دو، سه 1961| بیلی وایلدر

caio78
caio78
۱۳۹۶/۰۳/۰۳

روزی می رسد که نسبت به همه چیز بی تفاوت می شوی. نه از بدگویی های دیگران می رنجی و نه دلخوش به حرف های عاشقانه ی اطرافت... به آن روز می گویند: "پیری"

آن روز، ممکن است برای برخی پس از سی سال از اولین روزی که پا به این دنیا گذاشته اند؛ فرا برسد و برای برخی پس از هشتاد سال هم هرگز اتفاق نیفتد...
این دیگر به چگونه تا کردن زندگی با انسان ها دارد!

caio78
caio78
۱۳۹۶/۰۲/۲۹

پاتریک: باب اسفنجی
باب اسفنجی:بله پاتریک
پاتریک: چرا یک شنبه به دوشنبه اینقدر نزدیکه و ما نمیتونیم کاری بکنیم ولی دوشنبه تا یک شنبه خیلی دو ره و من از بی کاری حوصلم سر میره

mmm1389
mmm1389
۱۳۹۴/۰۶/۱۴

خدایا .. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم
همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد، می آید سراغت
من همانی ام که همیشه دعاهای عحیب و غریب می کند
و چشم هایش را می بندد و می گوید
من این حرف ها سرم نمی شود. باید دعایم را مستجاب کنی

همانی که گاهی لج می کند و گاهی خودش را برایت لوس می کند
همانی که نمازهایش یکی در میان قضا می شود و کلی روزه نگرفته دارد
همانی که بعضی وقت ها پشت سر مردم حرف می زند
گاهی بد جنس می شود البته گاهی هم خود خواه
حالا یادت آمد من کی هستم

خدایا هر چند دلم را شکستند . . .اما . . می خواهم آنگونه زنده ام نگاه داری که نشکند دلی از زنده بودنم
و آنگونه مرا بمیرانی که کسی به وجد نیاید از نبودن