تلقین

به سه روانشاس ماموریت داده میشود که یک بیمار روانی را درمان کنند روانشناسان پرونده پزشکی بیمار را از مدیریت بیمارستان در خواست میکندد پرونده بیمار قد 180 سانتیمتر وزن 70 کلیلو سن سی ساله بیماری او بسیار نادر است او تصور میکند که دنیای ما دنیای خواب است و برای بیدار شدن از خواب باید بمیرد تا به دنیای واقعی برگرد او شبها که همه خوابند بیدار و روزها میخوابد او در روز 10 ساعت میخوابد تا کنون 10 بار اقدام به خودکشی کرده که موفق نشده او همه چیز رو رویا میداند و وقتی بیدار است حرفهای عیجبی میزند که همه بر بمیاری او قلم داد میشو سه روانشاس پس از مطلاعات بسیار سه روش درمانی را برای این بیمار در پی میگیرند روانشناس اول به صحبت و دارو اکتفا میکند اما هیچ تاثیری نمیگذارد رواشناس دوم او را 24 ساعت بیدار نگه میدارد تا به اون نشان دهد اگر نخوابد خواب نمیبینید و بیداری همان واقعیت است اما بی فایده است اما رواشناس سوم ایده عجیبی را مطرح میکند او به همه میگوید اگر این بیمار خواب است باید دید او چه چیزی در بیداری خود میبیند که حاضر به همکاری نمیشود اون در میان ناباوری دو روانشناس دیگر ایده سفر به رویا را مطرح میکند او میگوید من میخواهم با او به عالم خوابش سفر کنم تا مشکلش را ریشه ای بیابم و حل کنم او توسط یک شرکت زاپنی با تکنولزی اشنا میشود که امکان ایجاد رویای مشترک را فراهم میکند در واقع این تکنولزی با وارد کردن افراد خوابیده به واقعیت مجازی امکان دیدن رویای مشترک را فراهم میکندبرای تست ابتدایی دو روانشناس به یک رویای مشترک میروند انها پس از بیداری کاملا عادی هستند و از موفقیت امیر بودن تکنولزی ابراز رضایت میکنند بیمار با کمال رضایت ایده رواشناس سوم را میپذیرد در یکی از اتاقهای خالی بیمارستان روانشاس معالج چند عکس دوتایی از خود و بیمار میگیرد و از طریق لنز چشمی هوشمند ان ها را در حافظه بصری بیمار ذخیره میکند امروز روز سرنوشت است برای اشنایی بیشتر با عالم رویا لازم است چند قانون را فرا بگیرید وقتی خواب میبینیم دقیقا نمیدانیم رویای فعلی از چه زمان شروع شده توجه داشته باشید هر انچه در عالم رویا میبینید عالم رویا کاملا واقعیست و شما دقیقا دنیای واقعی را تجربه خواهید کرد در رویا جاذبه وجود ندارد نه به این معنی که همه چیز معلق است نه نیروی گرانش یعنی اگر فرفره ای را بچرخانید ان فرفره نمی استد قوانین بیشتر را خودتان کشف کنید امروز روز سرنوشت است در اتاقی که عکس ها گرفته شده تیم کامل از طرف شرکت اماده است تا همه چیز را ضبط کند تا به همه ی دنیا تکنوازی خود را معرفی کنند سنسور های حرارت سنج تجهیزات پزشکیو متخصصین مستقر هستد همه چیز اماده است روانشاس و بیمار عینک های هوشمد را به چشم خود زده اند شروع شد انها به خواب میروند چشماتان را ببندید و همه چیز را تصور کنید تا پایان همراه من باشید وارد عالم رویا شده اند در دنیای رویا در یک خیابان در حال عبور هستند نکته شوک اور لباس فرد بیمار او لباس پزشکی به تن دارد در واقع او روانشاس است بیمارستان واقعیت به نام دکتر نورایی میباشد او دارای نشان لیاغت به دلیل معالجه یک بیمار عجیب است بیماری که نورایی درمان کرده دقبقا مشکل او را در .اقیت لایه اول دارد او یک نابغه است روانشاس واقعیت که در رویا احمدی نام دارد نیز دوست صمیمی ن.نورایی است نورایی در همان اتق که عکس ها گرفته شده کار میکند در واقع بیماری که نورایی درمان کرده همان احمدی روانشناس لایه واقعیت است احمدی خود نیز گیج شده که چه اتفاقی افتاده احمدی در واقیت لایه اول دو ساعت زمان برای معالجه بیمار درخواست کرده دو ساعت در واقعیت برابر با دو هفته در عالم رویاست هدست های هوشمند شرکت زاپنی روی گوش انها قرار دارد که زمان بیداری را هشدار میدهد  چنانچه انها بیدار نشوند باید انها را در حوض اب بیندازند تا بیدار شوند نکته محیج این است چنچه نتوانند بیدار شوند برای همیشه در رو.یا اسیر خواهند شد و به کما خو.اهند رفت احمدی که شدیدا از اتفاقات در تعجب است میخواهد هر طور شده به علت بیماری خود برسد او در رویا گم شده اما اون خوب میداند که در رویاست اما نورایی نه نورایی کاملا عادی رفتار میکند احمدی از نورایی در مورد مشکل بیمارش میپرسد نورایی نیز برایش شرح میدهند که او چه مشکلی داشته و خود نورایی او را درمان کرده و از او خواسته به نورایی در درمان بیماران کمک کند احمدی که میداند حرف زدن بی فایده است در اقدامی عجیب نورایی را تهدید به خودکشی دوباره میکند و اقرار به بیماری میکند نورایی نیز شوکه شده احمدی به نورایی پیشنهاد رویای مشترک جهت درمان ارو را میدهند در لایه واقعیت یک ساعت از زمان گذشته سنسورهای حرارت سنج اضتراب شدید روانشناس را نشان میدهند همه میخواهد او را بیدار کنند اما او وزنه ای که در دستش است و نشانه او برای تشخیص واقعیت از رویاست را رها نمیکند در لایه دوم یک هفته گذشته و در این مدت احمدی فقط توانسته علت را بفهمد سرانجام احمدی نورایی را قانع میکنید که به رویای مشترکی سفر کنند تا نورایی احمدی را درمان کند در همان اتاق نورایی با همان تجهیزات به رویایی مشترکی میروند یک هفته زمان در لایه سوم برای احمدی موجود است تا درمان را پیدا کند در لایه سوم رویا زمان لایه اول کاملا ایستاده 40 دقیقه زمان لایه اول 3 روز زمان لایه دوم و 7 روز زمان لایه سوم در لایه سوم رویا انها هر دو به بیماری بیمار لایه اول مبتلا هستند و هر دو در همان بیمارستان بستری هستند یک روانشاس قرار است انها را درمان کند یک بیمار نیز وجود دارد که میداند خواب است یعنی او در لایه چهرم رویاست او همان مدیر شرکت زاپنی است او کاملا میداند خواب است و چون در لایه چهرم اصلا پیر نمیشودراز نجات خود را حفظ کرده راز نجات او خودکشی در لایه چهرم است او اکنون در لایه اول واقعیت در شرکت خود حضور دارد اون همان دیونه ایست که فرد بیمار لایه اول را با تکنولزی واقعیت مجازی خود به عمق پنج رویا فرستاده و او را هیپنوتیزم کرده و به او تلقین کرده که هیچ چیز واقعی نیست و برای بیداری باید به خواب رفت او اولین فرد بیمار لایه اول را مورد ازمایش قرار داد نورایی و احمدی فقط 3 روز وقت دارند تا مشکل را حل کنند بنابرین به ناچار تن به خودکشی میدهند انها دارویی که روانشناس معلالجشان از یک شرکت زاپنی خریداری کرده را به صورت داوطلبانه به خود تزریق میککند این دارو در واقع همان واقیت مجازی لایه اول است که به فرد القا میکند که او بیدار است با تزریق رونشناس و بیمار از خواب بیدار میشوند در اتاق عکس ها هستیم 1 ساعت 38 دقیقه گذشته همه چیز موفقیت امیر بوده روانشناس و بیمار کاملا بیدار هستند انها با گریه همه چیز را تعریف میکنند همه چیز از طریق ویدیو کنفرانس به دنیا مخابره میشود در واقع رییس شرکت زاپنی برادر ان هاست که برای اثباط تکنولزی خود از برادرانش استفاده کرده روانشنس نابغه و بیمار روانی با قدرت تخیل فوق العاده در واقع او توانست مرز بین خواب و واقعیت را بشکند یک فیلم هلوگرام از هر چهر لایه توسط لنز مغزی ریسس عزیز شرکت زاپنی ظبط شده که در تکنوازی واقعیت مجازی این شرکت قرار داده شده تا هرکس بتنواد دنیای رویا رو در واقعیت جلوی چشمانش ببنید