بلاگ كاربران


اي جهان؛تحسين گوىِ مَشیِ چون درويش تان !
كشوری با مردمش را میخرد يک فيش تان

می توان وامی برای ساختِ برجی گرفت
با ضمانتنامه ی يک تارِ موی ريش تان

مُهر داغِ #دين به پيشانی زديد از خوفِ دوست
ای كه #شيطان دكترايش را گرفته پيش تان

نور مي بارد از آن سيماي جذابِ شما
صدهزاران مثل من قربانِ يک ته ريش تان

در "قسَم به حضرت عباس" تان، شک نارواست
گرچه بيرون آمده : دُمِ خروسِ فيش تان

درد وجدان چيست!؟ ول كُن !باز سر بالا بگير !
زور بازویِ خود است و رنجِ كم يا بيش  تان !

يک كمی ما از كسورات شما دلخور شديم !!
عذر می خواهيم اگر گاهی قلم زد نيش تان !

بَره اند اين ملت و اصلاً نمی فهمند كيست
دوست يادشمن در اين اوضاع گرگ و ميش تان !

با نوایِ كاروان، بستيد بار و راهیِ
جبهه های حق عليه باطلِ در"كيش" تان

صد درِ جنت در آن سو !!روی خود وا كرده ايد !
ای شمايان : يَعمُرونَ حالِ قوم و خويش تان !!
 
می توان بَستش!؟ نه، هرگز !وا شده زخمی عميق
بردرخت باورِ مردم ،به ضرب تيشِه تان !

در رِسيورهايتان كانالِ دين : نو سیگنال (no signal)
گوئيا يک ذره چرخانده ست شيطان! ديش تان

#علی_محمد_محمدی

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


redroz
ارسال پاسخ
peyman0082
ارسال پاسخ

...باری کلا

AZAD
ارسال پاسخ

تشکر

zeytoon1
ارسال پاسخ

عالی...

پدرام
ارسال پاسخ
مهدی
ارسال پاسخ

بسیار عالی گویای شفاف حقیقت

مرسی


asaaal
ارسال پاسخ