دیوار کاربران


sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۴/۰۸

اوج خوشبختی ست:

ماندن به پای کسی که دوستش داری

و انتهای بدبختی ست
بر آن کس که زندگی را بی عشق سر می کند

"عشــــق" شرط دوست داشتن است
عاشق که باشی
هر کجا هم که بروی عاشقانه خواهی زیست .

راستش را بخواهی
تقصیر ما هم نیست
از همان ابتدا عاشقانه زیستن را نیاموخته ایم

نیاموخته ایم که حتی می شود
مرگ را هم دوست داشت

اگر دو کلمه را همیشه به یاد داشته باشی:

#عاشــقانه_زيستن ....

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۴/۰۷

شب عفو است و محتاج دعایم
ز عمق دل دعایی کن برایم

اگر امشب به معشوقت رسیدی
خدا را در میان اشک دیدی

کمی هم نزد او یادی ز ما کن
کمی هم جای ما اورا صدا کن

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۴/۰۴

سرباز عاشـــقت را

با خشم راندی از خود

گفتم :"چرا؟" و گفتی :

ارتـــش چــــرا ندارد !!

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۴/۰۴

۲۰ دختر
دیگر با گل های رزشان ترمینال نمی روند

۲۰ مادر
خراب شدند زیر آوار آرزوهایشان

۲۰ پدر
می بُرّند، درست مثل ترمز ها

دیگر نگران دو سال جوانی نیستیم
وقتی تمام جوانی از دست رفت....

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۴/۰۴

مادر جان سلام
آموزش تمام شد
بالاخره تقسیم شدیم
ما را تا ابد به بهشت اعزام کردند...

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۴/۰۴

دفتر خاطرات یکی از سربازان حادثه تصادف سربازان لیسانس وطیفه 05کرمان:

امروز سه شنبه تاریخ95/4/1ساعت 7شب است ودر پادگان 05کرمان جایگاه لاشخوران خشن همچنان منتطر اتوبوس هستیم تا بعداز دوماه مشقت وخاری و فلاکت به خانه وکاشانه خویش برگردیم دوماهی که همه جور برخورد بجز انسانیت دیدیم وارزوی پرواز داشتیم لحطات سختی که بافرماندهان خشن اینجا به پایان رسید هم اکنون لحطه پرواز است پرواز از دیار لاشخوران وکفتاران خشنی که جز خشونت سلاحی دگر نداشتن خوشحالم این لحطه که میخواهم به اعوش 7خانواده ام بعداز مدتها برگردم این درحالی است که ما نباید امروز درپادگان میماندیم باید دیروز که 31خرداد بود مارا ترخیص میکردند اما به دلیل عملیات روانی شدیدی که در اینجا حاکم است مارا دیروز تر خیص نکردند قراربود امروز صبح ترخیصمان کنند که تالحطه اخر دست از روانی کردن دوستان اهل قلم بر نداشتند و پافشاری میکردند که ما تاطهر ترخیص خواهیم شد ولی طهر شدو ما بارو بنه بستیم تا به شهرو دیار خویش بگردیم اما باز خبری از اتوبوس نشد تا اینکه افتاب از روی سرمان عبور کرد وارام ارام سایمان قد کشید اما نه خبری از ترخیص بود ونه خبری از ناهار که ما مجبور شدبم به بوفه ها یورش ببریم و شکممان را با کیک وبیسکویت سیرکنیم که هرگز متوجه سیر شدنش نشدیم چرا که روانیمان کرده بودند وافتاب روبه عروب میرفت اما ما را همچنان نگه داشتند که نشان از طلم وستم ووحشت در این پادگان دارد چرا که ما که ده ها ساعت تا منزلمان فاصله هست شب چطور میشود رفت اخه چرا کسی نیست تا درکمان کندفریادمان را بشنود امروز سخت ترین روز زندگیمان بودچراکه گرفتار افرادی شدیم که هیچ بویی از انسانیت نبرده اندوفقط طلم بر ما روا میدارندومیخواهند کسانی را که سلاحشان تا هم اکنون قلم بوده است با سلاحهای مرگبار خویش اشنا سازندکه جز کشت وکشتار چیزی ندارد.الان ساعت 7عصراست وهم اکنون قرار است تا نیم ساعت دیگر اتوبوس ها بیایند این درحالی است که هیچ کسی حال تکان خوردن ندارد وهرکس در گوشه ای با کوله بارش دراز کشیده است امیدواریم خداوند عاقبت بخیرمان کند وصحیح سالم به اعوش گرم خانوادمان برگردیم همه چیز را به خدای بزرگ میسپارم...سرگرد دهقان هیچوقت نمیبخشمت...به امید فردا..امین انصاری.

اگر وجدان دارید وامشب حال وروز خانواده این عزیزان مهندس را درک میکنید اطلاع رسانی کنید تا به گوش مسعولان برسد تا بدانند در این مرکز اموزش چه بر سر جوانان اهل قلم میاورند وچه خشونتو مشقتی در این مرکز حاکم است چرا که این عزیزان را اگر برنامه شان درست بود سرموقع یا صبح ترخیصشان میکردند به هیچ وجه چنین اتفاقی نمی افتاد باید افسوس خوردو گریست بخاطر این عزیزان .متاسفیم که گوش شنوایی نیست تا ناله های فرهاد رابشنود. والسلام.

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۳/۱۷

باز فرو ریخت عشق از در و دیوار من
باز ببرید بند اشتر کین‌دار من...

باز سرِ ماه شد، نوبت دیوانگی است
آه که سودی نکرد دانش بسیار من...

صبر مرا خواب برد؛ عقل مرا آب برد
کار مرا یار برد؛ تا چه شود کار من؟...

خیز دگربار خیز، خیز که شد رستخیز
مایه صد رستخیز، شور دگربار من...

باغِ جهان سوخته، باغ دل افروخته
سوخته اسرار باغ، ساخته اسرار من...

مولانا

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۳/۱۷

کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش
را از نگاهش می‌توان خواند
کاش برای حرف زدن
نیازی به صحبت کردن نداشتیم
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود
کاش قلب‌ها در چهره بود
اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی‌فهمد
و دل خوش کرده‌ایم که سکوت کرده‌ایم
سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست
سکوتی را که یک نفر بفهمد
بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد
سکوتی که سرشار از ناگفته‌هاست
ناگفته‌هایی که گفتنش یک درد
و نگفتنش هزاران درد دارد
دنیا را ببین ...

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۳/۱۷

اگر این دنیا غریبه پرور است ،
تو آشنا بمان !
تو پای خوبی هایت بمان !
مردم حرف می زنند ،
حرف باد می شود
می وزد در هوا
و تو را دور تر میکند ،
از تمام کسانی که
باور
برایشان یک چهار حرفی نا آشناست !
اگر کسی معنای عاشقانه هایت را نفهمید
بر روی عشق خط نکش !
عاشقانه هایت را محکم در آغوش بگیر
و بگذار برای داشتنش
آغوشت را بفهمند .
دنیا
خوب ، بد ، زشت ، زیبا
فراوان دارد
تو خوب باش
تو زیبا بمان
و بگذار با دیدنت
هر رهگذر نا امیدی
لبخند بزند ،
رو به آسمان نگاه کند
و زیر لب بگوید :
هنوز هم
عشق
پیدا میشود !

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۳/۱۷