دیوار کاربران


hafezeh
hafezeh
۱۳۹۲/۰۷/۲۷

بزرگترین بدبختی اینه که طرف سواد نداره حرف بزنه شعورهم نداره خفه شه.!!!

hafezeh
hafezeh
۱۳۹۲/۰۷/۲۷

اگر میخواید چهره ی واقعی کسی رو ببیند، راهی نیست جز اینکه پاتونو رو دمش بذارید.. !!

KinGaMiR
KinGaMiR
۱۳۹۲/۰۷/۲۷

+5+

NeDa
NeDa
۱۳۹۲/۰۷/۲۷

ﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻪ ﭼﺎﯼ ﭘﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻧﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻭ ﻧﻪ پاستیل حتی !!!
.
.
.
.
.
.

ﺍﯾﻦ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﺟﻮﺭ لواشک ﺟﺪﯾﺪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻻﻣﺼﺐ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﻤﺰﺱ ﻓﻘﻂ ﺍﯾﻨﺎ ﺟﺎﺗﻮ ﭘﺮ ﻣﯿﮑﻨﻦ

❤ ▬▬+❺ ▬▬❤

hafezeh
hafezeh
۱۳۹۲/۰۷/۲۷

همیشه آغاز راه دشوار است.عقاب در آغاز پرواز،پر می ریزد اما در اوج، حتی از بال زدن هم بی نیاز است...

1369ff
1369ff
۱۳۹۲/۰۷/۲۷

گر چه در عشق فقط لاف زدن را بلدیم ........گر چه چندیست که بی روح تراز هر جسدیم گر چه در خوب ترین حالت مان نیز بدیم.........جز در خانه ارباب دری را نزدیم.

dyana
dyana
۱۳۹۲/۰۷/۲۷

بهترین بی نیازی ترک آرزوهاست+5

NeDa
NeDa
۱۳۹۲/۰۷/۲۷

به بابام می گم از این دنیا خسته شده ام میخوام خودمو از پنجره پرت کنم پایین.میگه نه ...
اینکارو نکنیا ...
توری پاره می شه پشه میاد تو....!

محبت داره موج میزنه تو خونه اصن

❤ ▬▬+❺ ▬▬❤

KinGaMiR
KinGaMiR
۱۳۹۲/۰۷/۲۶

chon khoeili dosam dari bet +5 dadam hal kon
.
.

neda00100
neda00100
۱۳۹۲/۰۷/۲۶

دلم برای کودکیم تنگ شده

برای روزهایی که باورم ساده بود

همه آدم ها را دوست داشتم

مرگ مادر "کوزت" را باور می کردم

و از زن "تناردیه" کینه به دل می گرفتم

مادرم که می رفت به این فکر بودم مثل مادر "هاچ" گم نشود

دلم می خواست "ممُل" را پیدا کنم

از نجاری ها که می گذشتم گوشه چشمی بدنبال "وروجک" می گشتم

تمام حسرتم از دنیا،نوشتن با خودکار بود

دلم تنگ شده

شاید یک روز در کوچه بازار فریب دست من ول شد

و او رفت