بلاگ كاربران



پسره ۸ سالشه از باباش تبلت میخواد

والا ما ۸ سالمون بود دستمونو گاز میگرفتیم

که جاش بمونه شبیه ساعت مچی بشه

به قدری کیف میکردیم انگار ساعت سواچ دستمونه    

.

.

هر دفعه که سوار مترو میشم

می‌فهمم که چرا وقتی بچه 

بودیم صندلی بازی می‌کردیم    

.

.

.

یکی از فامیلای دورمون اومده عیادت مامانم بهش میگم :

حاج خانوم چای توی لیوان براتون بریزم یا استکان ؟

میگه : ننه من نیومدم یه سر بزنم برم که یه چن روز هستم

با من تعارف نکن توی لیوان بریز برام !!:|

فقط تونستم با خیس کردن دمپایی توالت خودمو آروم کنم 


.

.

.

شانس ، زنگ در بقیه رو میزنه با کله میره تو !

به ما که میرسه زنگ میزنه فرار میکنه ! 

.

.

.

در یخچال رو باز کردم

یه پشه در حالی که داشت فحش می‌داد ازش خارج شد ! شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

.

.

.

موبایلم هر سه روز یه بار صداش در نمیاد

ولی فقط کافیه صندلی عقب یه تاکسی به صورت فشرده بشینم

که نتونم دست تو جیبم کنم ، اونوقته که دیگه … !!!

.

.

.

وحشتناک ترین لحظه ی دوران مدرسه این بود

که صبح دیر برسی مدرسه و ببینی هیچکی

تو حیاط نیست!

.

.

.

مکالمه من و بغل دستیم تو تاکسی :

- آدامس نعنایی داری ؟

- آره . . . …. – یه دونه بخور …! 

.

.

.

دختره میگه:اومدم بپیچم دستم خورد به برف پاک کن

واسه اینکه جلوی پسرای دانشگاه ضایع نشم آب پاشم زدم!

یک دختره دیگه اومده زیرش کامنت گذاشته میگه:زکی!

من موقع راه افتادن خاموش کردم پیاده شدم کاپوت رو زدم بالا

الکی به امداد خودرو هم زنگ زدم و منتظرشون وایسادم !

.

.

.

ﺯنه ﺑﭽﺸﻮ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻣﻴﮑﺮﺩ : ﺍﻳﺸﺎﻻ ﺑﺮﻯ ﺯﻳﺮ ۱۹ﭼﺮﺥ |:

ﭘﺴﺮﺵ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮔﻔﺖ ﻧﻨﻪ ﺧﻴﻠﻰ ﺑﻴﺮﺣﻤﻰ ﺯﺍﭘﺎﺳﺸﻢ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩﻯ؟!

.

.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


zahra114
ارسال پاسخ

حخخخخخخ(:

saeidyk
ارسال پاسخ

خخخخخخخخخخخخخخخخخ

مرسی