«داشتنها» همیشه به انسان کمک نمیکنند؛ گاه این نداشتنهاست که موجب خلق آثار میشوند.
«آ» : «آرامش» وقتی به سراغت میآید که «تلاش» کرده باشی.
«ا» : «اعتماد به نفس» یک «سرمایه» است نه یک «کلمه»!
«ب» : برای «بهتر» شدن زندگیات، «بهتر» فکر کن!
«پ» : چرکنویسهای زندگیات گاهی به «پاکنویس» احتیاج دارند!
«ت» : «تفاهم»، درک کردن نیازهای طرف مقابل است نه دانستن نیازهای خود!
«ث» : «ثابتقدم بودن»، یکی از راههای «موفقیت» است.
«ج» : «جرأت» با داشتن «ترس» بهوجود میآید.
«چ» : «چگونگی برخورد با مشکلات و ناکامیها» مهم است، نه خود مشکلات و ناکامیها!
«ح» : «حاصل» هر زحمتی، رحمت است؛ مطمئن باش!
«خ» : «خداوند» دنیا را به تو نشان میدهد؛ تو خودت را به خداوند نشان بده!
«د» : «داشتنها» همیشه به انسان کمک نمیکنند؛ گاه این نداشتنهاست که موجب خلق آثار میشوند.
«ذ» : «ذره ذرهی» زندگیات را شکرگزار باش!
«ر» : «رهاشدن» از درد، ابتدای پذیرفتن درد است.
«ز» : «زشت یا زیبا»؛ این بستگی به نگاه تو دارد.
«ژ» : «ژولیدگی و آشفتگی ظاهری» میتواند دلیلی بر ژولیدگی و آشفتگی درونی نیز باشد؛ از پایه شروع کن تا به اصل برسی.
«س» : «سلامتی»، ثروتیست که ثروتهای دیگر را جذب میکند.
«ش» : «شکرگزاری» یعنی رسیدن به «شادکامی».
«ص» : «صادقانه» زندگی کن؛ صادقانه جواب بگیر.
«ض» : جلوی ضرر را از هر جا بگیری، منفعت است.
«ط» : «طاقتداشتن» در برابر سختیها یعنی روزه داشتن تا هنگام افطار (سختیها میروند و جسم و روح پیروز میشوند.)
«ظ» : «ظاهر» و باطن اگر به هم نزدیک شوند، آینه میشوی!
«ع» : «عشق» به زندگیست نه عادت به زندگی.
«غ» : «غصه خوردن» همچون سبزی نشسته است؛ غصهها را بشور!
«ف» : «فاتح» فردای خود شدن، «امروز» را میطلبد.
«ق» : «قدرت» در دیدن معایب نیست؛ در گفتن محاسن است.
«ک» : «کمک کردن» به دیگران در حقیقت، یک نوع کنترل دردهای خودمان نیز هست.
«گ» : «گاهی» شعری زمزمه کن، عکس بگیر، مهمان دعوت کن، یادداشتی بنویس، گاهی از گله و غصه دوری کن؛ ضرر نمیکنی!
«ل» : «لحظههای» قشنگ زندگیات را تکرار کن!
«م» : «محبت» همچون مادر، منتظر دعوت نمیماند.
«ن» : «ناامیدی» از ندانستن است!
«و» : «وفای به عهد» اولین نشانه برای اعتماد دو قلب است.
«ه» : «هدیهی» خداوند به انسان، «عقل» اوست.
«ی» : «یاور» همیشه همراه، موبایل نیست؛ خداوند است!
«آ» : «آرامش» وقتی به سراغت میآید که «تلاش» کرده باشی.
«ا» : «اعتماد به نفس» یک «سرمایه» است نه یک «کلمه»!
«ب» : برای «بهتر» شدن زندگیات، «بهتر» فکر کن!
«پ» : چرکنویسهای زندگیات گاهی به «پاکنویس» احتیاج دارند!
«ت» : «تفاهم»، درک کردن نیازهای طرف مقابل است نه دانستن نیازهای خود!
«ث» : «ثابتقدم بودن»، یکی از راههای «موفقیت» است.
«ج» : «جرأت» با داشتن «ترس» بهوجود میآید.
«چ» : «چگونگی برخورد با مشکلات و ناکامیها» مهم است، نه خود مشکلات و ناکامیها!
«ح» : «حاصل» هر زحمتی، رحمت است؛ مطمئن باش!
«خ» : «خداوند» دنیا را به تو نشان میدهد؛ تو خودت را به خداوند نشان بده!
«د» : «داشتنها» همیشه به انسان کمک نمیکنند؛ گاه این نداشتنهاست که موجب خلق آثار میشوند.
«ذ» : «ذره ذرهی» زندگیات را شکرگزار باش!
«ر» : «رهاشدن» از درد، ابتدای پذیرفتن درد است.
«ز» : «زشت یا زیبا»؛ این بستگی به نگاه تو دارد.
«ژ» : «ژولیدگی و آشفتگی ظاهری» میتواند دلیلی بر ژولیدگی و آشفتگی درونی نیز باشد؛ از پایه شروع کن تا به اصل برسی.
«س» : «سلامتی»، ثروتیست که ثروتهای دیگر را جذب میکند.
«ش» : «شکرگزاری» یعنی رسیدن به «شادکامی».
«ص» : «صادقانه» زندگی کن؛ صادقانه جواب بگیر.
«ض» : جلوی ضرر را از هر جا بگیری، منفعت است.
«ط» : «طاقتداشتن» در برابر سختیها یعنی روزه داشتن تا هنگام افطار (سختیها میروند و جسم و روح پیروز میشوند.)
«ظ» : «ظاهر» و باطن اگر به هم نزدیک شوند، آینه میشوی!
«ع» : «عشق» به زندگیست نه عادت به زندگی.
«غ» : «غصه خوردن» همچون سبزی نشسته است؛ غصهها را بشور!
«ف» : «فاتح» فردای خود شدن، «امروز» را میطلبد.
«ق» : «قدرت» در دیدن معایب نیست؛ در گفتن محاسن است.
«ک» : «کمک کردن» به دیگران در حقیقت، یک نوع کنترل دردهای خودمان نیز هست.
«گ» : «گاهی» شعری زمزمه کن، عکس بگیر، مهمان دعوت کن، یادداشتی بنویس، گاهی از گله و غصه دوری کن؛ ضرر نمیکنی!
«ل» : «لحظههای» قشنگ زندگیات را تکرار کن!
«م» : «محبت» همچون مادر، منتظر دعوت نمیماند.
«ن» : «ناامیدی» از ندانستن است!
«و» : «وفای به عهد» اولین نشانه برای اعتماد دو قلب است.
«ه» : «هدیهی» خداوند به انسان، «عقل» اوست.
«ی» : «یاور» همیشه همراه، موبایل نیست؛ خداوند است!
خیلی زیبا بود و آموزنده
مرسی _جملاتت مختصر ومفید وآموزنده بود