دیوار کاربران


soheilshahab
soheilshahab
۱۳۹۲/۰۴/۰۲

‍‍

+
+
+5

Mehhhrlovli
Mehhhrlovli
۱۳۹۲/۰۳/۳۱


elyas_212
elyas_212
۱۳۹۲/۰۳/۲۹

خسته ام از اين زندگي كه نامش زندگيست...

پس قشنگيهاي دنيا مال كيست....

سوختم با درد تنهايي ...

مگر تقدير چيست....؟

ساختم با درد عشق

اما...

ساختن تقدير نيست

پس تقدير زندگي چيست؟؟؟

elyas_212
elyas_212
۱۳۹۲/۰۳/۲۹

آسانسوری شده ام
تنها
در برجی متروک
که سال هاست
بهانه ای برای اوج گرفتن
نداشته است
به خانه ام بیا
خسته ام
از این همه ایستادگی

elyas_212
elyas_212
۱۳۹۲/۰۳/۲۹

از یه جایی به بعد دیگه بزرگ نمیشی، پیر میشی
از یه جایی به بعد دیگه خسته نمیشی، می بُری
از یه جایی به بعد هم دیگه تکراری نیستی، زیادی‌ هستی …

elyas_212
elyas_212
۱۳۹۲/۰۳/۲۹

گاهی دلم برای خودم تنگ میشود
گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ میشود
گاهی دلم برای پاکی های کودکانه ی قلبم میگیرد
گاهی آرزو میکنم ای کاش دلی نبود تا تنگ شود
تا خسته شود
تا بشکند …

mohsen2012
mohsen2012
۱۳۹۲/۰۳/۲۸

خدا پرسید میخوری یا میبری؟
و من گرسنه پاسخ دادم میخورم
چه میدانستم لذت ها را می برند، حسرتها را می خورند … ؟

eMo_mahsa
eMo_mahsa
۱۳۹۲/۰۳/۲۷

یک شب یک غریبه میاد میشه همه کَست …

و

یک شب همه کَست میشه یک غریبه …



+++++5

راميـن
راميـن
۱۳۹۲/۰۳/۲۷

زیباترین یادداشت روی در یخچال:

قهر بسه وقتی اومدم خونه بغلم کن کثافت


BadZat
BadZat
۱۳۹۲/۰۳/۲۶

ظهر تو خونه دراز کشيده بودم و TV ميديدم
که متوجه شدم که يه نفر از تو کوچه داره
اسممو با بلندگو صدا ميزنه
اولش فکر کردم شايد با کس ديگه ايي کار داشته باشه اما
بعد از چند ثانيه اسم و فاميلو با هم صدا زد
رفتم تو کوچه ديدم يه وانت سبزي فروشي
جلو در خونه ايستاده بهش گفتم منو از کجا ميشناسي
گفت مامانت سر کوچه ازم
سبزي خريدو گفت بيام اينجا صدات کنم که بياي بگيري.
آخه ببین چطور با آبرو آدم بازي ميكننننننننننننننننننننننننننننن