توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
به من دیگر امیدی نیست
رهایم کن
که این رخداد ِ این گیتی ست
رهایم کن
رهایم کن که من خود را رها کردم
برایم سرپناهی نیست
سرت را برنگردانی!
که این دیدار
این دیدار
این دیدار ،
دیدار ِ خوبی نیست
از نگاهت شرم ها دارم
این نگاهت پر ز اندوه ست
پر ز اندوه، برای من
در نگاهت اشک ِ بیهوده ست
اشک هایی، به پای من
این نگاهت درد ها دارد
در نگاهت یک جهان افسوس است
در کنارم ماندن ات بیهوده ست
می بینی
برایت دوستی نیست
میان یک لجنزارم
یک اینجا
به دور افتاده از راهم
در گِل ها
نه! این دیدار ِ خوبی نیست
رهایم کن که این آدم به پایان رفت
در سیاهی های گیتی هایش
در بستر نا امیدی هایش
در این مرداب ِ غمگینی
برایت دوستی نیست
ای دوست
به من دیگر امیدی نیست
رهایم کن
که این رخداد ِ این گیتی ست
رخداد ِ این گیتی
یک رخداد
نظرات دیوار ها
Like