دیوار کاربران


MISS_TINA
MISS_TINA
۱۳۹۳/۰۶/۱۹



453

MISS_TINA
MISS_TINA
۱۳۹۳/۰۶/۱۹

ﺍﻣشب ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿــــــﺎ ﻗﻬﺮﻡ، ﺍﻣــــــﺎ . . .

ﺍﮔﺮ ﺗـــــــﻮ ﺻﺪﺍﯾﻢ ﮐﻨـے ﺑـﺮ ﻣـے ﮔﺮﺩﻡ

ﺑﺎ ﻫـﻤﺎﻥ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﻭ ﺳـﺎﺩﮔــے ﺍﻡ

ﻣے ﮔﻮﯾﻢ : ﺟـــــــــﺎﻧﻢ . . .

ﻣـــــــــﻦ ﺍﻳـﻨﻢ. . .

ﺯﻭﺩ ﺩﻝ ﻣﮯﺑﻨــﺪﻡ. . .

ﺩﻳــﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﮯﮐﻨـــﻢ. . .

ﺯﻭﺩ ﻣــﮯﺷﮑﻨﻢ. . .

ﺩﻳـــﺮﺟﻮﺵ ﻣﮯﺧﻮﺭﻡ. . .

ﺳـــﺎﺩﻩ ﺍﻡ. . .

ﻣﮯﺳﻮﺯﻡ ﺑﻪ ﭘﺎﮮ ﺳﺎﺩﮔـــﻴﻢ. . .

ﺻﺒـــﻮﺭﻡ. . .

ﺻــــﺒﺮ ﻣﮯﮐﻨﻢ. . .

ﺍﻣـــــﺎ. . . . .

ﺍﮔــﺮﺑﺮﻭﻡ ﺑﺮﺍﮮ ﻫﻤﻴـــــــﺸﻪ ﺭﻓﺘـــﻪ ﺍﻡ . . . .!!

+5

MISS_TINA
MISS_TINA
۱۳۹۳/۰۶/۱۹

:chesh
:Cry


:bargh
:1va2




:mikhand

:vay





:ninja
:Emo

saz12
saz12
۱۳۹۳/۰۶/۱۹

:chesh
:Cry


:bargh
:1va2




:mikhand

:vay





:ninja
:Emo
**==

Mohi18
Mohi18
۱۳۹۳/۰۶/۱۸

http://www.hamkhone.ir/member/64233/blog/view/145482/
بلاگ جدیدمه خوشحال میشم اگه بیاین و نظر بدین

mehdi2191
mehdi2191
۱۳۹۳/۰۶/۱۸

تو یخچال ما تنها ظرفی که صادقه ظرف پنیره . . . والا . . . در قابلمه رو بر میداریم توش خیاره ظرف حلوا شکری رو باز میکنیم توش پیاز داغه شیشه مربا رو باز میکنیم توش رب گوجس بطری نوشابه رو باز میکنی توش عرق نعناس بد زمونه ای شده بــــد

ƤƛƦӇƛM
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۳/۰۶/۱۸

خسته‌ام پینوکیو، اینجا آدم‌ها دروغ‌های شاخدار می‌گویند و دماغ دراز خود را جراحی پلاستیک می‌کنند!
+5
ƤƛƦӇƛM

AiRiN
AiRiN
۱۳۹۳/۰۶/۱۸

هنگامی که از مادر زاده شدم صدایی به گوشم طنین افکند



که میگفت.....



تاآخرین لحظه زندگی باتو هستم..



ازاو پرسیدم توکیستی...



گفت من غم هستم...



آن زمان طفلی بیش نبودم ومعنی واژه ی غم را نمی فهمیدم



وفکر میکردم که غم عروسکیست که میتوانم با او بازی کنم



و حال که بزرگ شده ام و مفهوم برام خیلی روشن شده است..



فهمیدم که من عروسکی هستم بازیچه غم....

+5

Ali6320
Ali6320
۱۳۹۳/۰۶/۱۸

سلام من شمارا یادمان هست
ولی شما را نمیدانم

Maryam1360
Maryam1360
۱۳۹۳/۰۶/۱۸

آیامارایادتان هست عایا؟