بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    نشانی

  • تعداد نظرات : 2
  • ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۶/۰۳
  • نمايش ها : 254

خانه دوست کجاست؟در فلق بود که پرسید سوار.اسمان مکثی کرد. رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید وبه انگشت نشان دادسپیداری وگفت: نرسیده به درخت، کوچه باغی است که از خواب خداسبز تراست. ودرأن عشق به اندازه پرهای صداقت ابی است. میروی تا ته أن کوچه که ازبشت بلوغ سربه در میارد. پس به سمت گل تنهایی میپیچی، دوقدم مانده به گل، پای فواره جاوید اساطیر زمین میمانی وترا ترسی شفاف فرامیگیره: در صمیمیت سیال فضا،خش خشی میشنوی: کودکی میبیی رفته ازکاج بلندی بالا،جوجه بر دارد ازلانه نو و از او میپرسی: ‏(خانه دوست کجاست؟) ‏

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


espresso
ارسال پاسخ

سهراب سپهری عزیز
مرسی

amin415
ارسال پاسخ

خیلی قشنگ بود فقط من چیزی ازش نفهمیدم!!!!!؟؟؟؟:-P