متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۰۲

هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق

قایقی در طلب موج به دریا زد و رفت
باید از مرگ نترسید، اگر باید عشق

عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم
شاید این بوسه به نفرت برسد، شاید عشق

شمع روشن شد و پروانه به آتش پیوست
می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق

پیله رنج من ابریشم پیراهن شد
شمع حق داشت، به پروانه نمی آید عشق

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۰۲

دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟

تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان عشق کن‌
ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟

مردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!
در دل من قصر داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟

خرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟

شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن‌
گریه کن پس شانه‌ی مردانه می‌خواهی چه کار؟

83mina
83mina
۱۳۹۴/۰۴/۰۲

بگذار سر بــه سینه ی من در سکوت ، دوست
گاهی همین قشنگ ترین شکل گفت و گوست

بگذار دست های تـــو با گیسوان من
سربسته باز شرح دهند آنچه مو به موست

دلواپس قضاوت مردم نباش ، عشق
چیزی که دیر می برد از آدم آبروست!

آزار می رسانــم اگـــر خشمگیــن نشو
از دوستان هرآنچه به هم می رسد ، نکوست

من را مجال دلخوشی بیشتر نداد
ابری که آفتاب دمی در کنار اوست

آغــوش وا کن ابر! مرا در بغـل بگیــر!
بارانی ام شبیه بهاری که پیش روست

fardin66
fardin66
۱۳۹۴/۰۴/۰۲

خیره ام درچشم خیست حسرتم را درک کن
قبله ام باش عاشقانه،نیستم رادرک کن
ای که رویایت دلیل گنگ عصیانم شدست
شعرهایم،گریه هایم،خلوتم رادرک کن
عشق رابرشانه ی اسطوره هاباریده ام
رداشک نیمه شب برصورتم رادرک کن
غرق آغوشت شدم،عریانی ام تسلیم تو
تاابد می خواهمت این حالتم رادرک کن
روزهای بودنم باتوعلامت خورده است!
توی تقویمم بمان وعادتم رادرک کن
گرچه نقش منفی ام راخوب ایفا کرده ام
درغزل ها جنبه های مثبتم رادرک کن...!

فردین

dariushX
dariushX
۱۳۹۴/۰۳/۲۲

ما انسان ها مثل مداد رنگی هستیم...
شاید رنگ مورد علاقه یکدیگر نباشیم!!!
اما روزی...
برای کامل کردن نقاشیمان؛
دنبال هم خواهیم گشت!
به شرطی که اینقدر نتراشیم همدیگر را تا حد نابودی