وقتی شقیقه هایم از تحمل زخم های کهنه تیر می کشند
مجبور می شوم
به دورترین عزیزترینم
با بلندترین صدا بیندیشم …

به تو ایمان دارم
به گوش هایت نه!
گفتم: درکم کن
ترکم کردی …!

همه چیز را فروختم جز آن صندلی که جای تو بود
شاید روزی که برگشتی خسته باشی

دلم گاهی می گیرد ، گاهی می سوزد ، گاهی تنگ می شود وحتی گاهی . . .
گاهی نه خیلی وقت ها می شکند ! اما هنوز می تپد !
با این دل دوست دارم . . .

ادعای عشق میکنیم
و فراموش میکنیم
رنگ چشمان مادرمان را…!

ناشناسی بی کس،
نیمه شب هم حتی،
اگر از کوچه ی تنهایی قلبم گذرد،
عطر بدرود و درودش سالی
در دلم خواهد ماند.
”تو” که دیریست در این کوچه اقامت داری…

خدایا
دلم مرهمى میخواهد از جنس خودت
نزدیک
بى خطر
بخشنده
بى منت…!

میدانم مدت هاست ارزان شده ام…
چانه میزدم که مفت نفروشیم…

تــــوی این دنیـــا هر کسی داره یه چیزی میکشه.
یکی "درد" می کشه ؛
یکی "زجر" می کشه؛
یکی" نقاشی" می کشه ؛
یکی" سیگار "می کشه؛
یکی "داد" می کشه؛
یکی" سوت "می کشه ؛
یکی" ناز" می کشه ؛
یکی" تریاک" می کشه ؛
خلاصه میون اینهمه کشیدنـــــــــــی
مــ ـ ـ ــن
فقط می خوام
.• ° نفــس °•.
بکشــم..!

برای کسی که گوش هایش را گرفته...

فریـــــــاد من !

چیزی شبیه شکلک درآوردن است...!