دیوار کاربران


masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۲

دیالوگ. ..خسرو شکیبایی خطاب به شهاب حسینی:

قدیما بهش میگفتن یقه آخوندی
الان بهش میگن یقه دیپلمات
حالاشما بگو: آخوندامون دیپلمات شدن یا دیپلماتامون آخوند؟

(دیالوگ فیلم "دل شکسته"

UnKnOWnbOy
UnKnOWnbOy
۱۳۹۴/۰۴/۳۱

دیگر نه "شلوار پاره" نشانه ی "فقر" است ....

نه "سکــوت" علامت "رضــایت"....

دنــیـــــــــــــــای غـــریـبـیــست

ارزشـــــــــــها "عـــــــــــــــــــوض" شـده اند

و "عـــــوضــــــــــی هــا"، بــا ارزش......

+5

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۳۱

همه حرف دلم با تو همین است که دوست...

چه کنم؟... حرف دلم را بزنم یا نزنم؟...

گفته بودم که به دریا نزنم دل اما

کــــو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟...

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۳۱

من نمیگویم درین عالم
گرم پو، تابنده، هستی بخش
چون خورشید باش
تا توانی
پاک، روشن
مثل باران
مثل مروارید ...

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۳۱

مهم اين نيست كه قشنگ باشي ، قشنگ اينه كه مهم باشي! حتي براي

يك نفر

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۳۱

بعضیا از خنده سیرن
بعضیا از غم میمیرن
بعضیا از بس عزیزن
هرگز از دلها نمیرن

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۳۱

من هستم و دوباره دلی بی قرار تو
این کوچه های خسته ی چشم انتظار تو
منظومه ی بلند غزل های ناز من!
خورشید هم ستاره شود در مدار تو
زیبا ترین تغزل بارانی منی
می بالد عاشقانه غزل در بهار تو
عطری نجیب می وزد از واژه های من
هرگز نبوده این همه شعرم دچار تو
بخشیدم عاشقانه دلم را به چشمهات
باشد که بی بهانه شود در کنار تو
جایی که عشق نیز دچار تو می شود
از من عجیب نیست شوم بی قرار تو

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۳۰

الفبای درد از لبم می‌تراود

نه شبنم، که خون از شبم می‌تراود

سه حرف است مضمون سی پاره دل

الف لام میم از لبم می‌تراود

چنان گرم هذیان عشقم که آتش

به جای عرق از تبم می‌تراود

ز دل بر لبم تا دعایی بر آید

اجابت ز هر «یا رب»ََََ م می‌تراود

ز دین ِ ریا بی نیازم، بنازم

به کفری که از مذهبم می‌تراود

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۳۰

ساده است امابسیار زیباست.....غنچه با دل گرفته گفت: زندگی لب زخنده بستن است گوشه ای درون خود نشستن است گل به خنده گفت زندگی شکفتن است با زبان سبز راز گفتن است گفتگوی غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش می رسد تو چه فکر میکنی کدام یک درست گفته اند من فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است هر چه باشد اوگل است گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۳۰

ساده است امابسیار زیباست.....غنچه با دل گرفته گفت: زندگی لب زخنده بستن است گوشه ای درون خود نشستن است گل به خنده گفت زندگی شکفتن است با زبان سبز راز گفتن است گفتگوی غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش می رسد تو چه فکر میکنی کدام یک درست گفته اند من فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است هر چه باشد اوگل است گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!