دیوار کاربران
dariushX
۱۳۹۴/۰۵/۰۸
در دفتر خاطراتم |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۸
دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد/ |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۷
بیخودی پرسه زدیم ،صبحمان شب بشود |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۷
تا اطلاع ثانوی از عشق دم بزن |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۶
http://www.hamkhone.ir/member/1583/blog/view/220766--/ |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۶
|
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۶
دیالوگ..آبان (خزر معصومی): زنا زود پیر میشن، میدونی چرا؟ چون عروسک بازی شونم جدیه، رو عمرشون حساب میشه. از دو سالگی مادرن. بعد مادر برادرشون میشن. بعد مادر شوهرشون میشن. باباشون که پا به سن میذاره ازشون پرستاری یه مادرو میخواد. گاهی وقتا حتی مادر مادرشونم میشن. من شوهر نکردم. ولی مادر مادرم بودم، مادر پدرم بودم، مادر برادرم بودم، تازه به همه اینا بچههای به دنیا نیاورده رو هم اضافه کن، مادر اونا هم بودم.باغ های کندلوس... |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۶
تازگی کهنه می شود |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۶
آتشی که نمى سوزاند ابراهیم را و دریایى که غرق نمی کند موسى را |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۵
ماه به دور زمین می چرخد |