دیوار کاربران
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۱۳
وقتی حصار غربت من تنگ می شود |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۱۲
تفاهم یعنی؟؟؟ |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۱۱
32 |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۱۱
از بزرگی پرسیدند: "خیلی سخت میگذرد". چه باید کرد؟ |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۱۰
اگر زندگانی برای باور كردن و دوست داشتن است ... |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۱۰
ابراهــیم نیستمـــ امـــــا |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۱۰
دیالوگ... نازلی (هدیه تهرانی) : قصه ها ناتموم نمیمونن؛ انقدر تکرار میشن که بالاخره یه جایی تو ذهن آدما تموم شن! |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۹
گر چه در دورترین شهر جهان محبوسم |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۹
روی آن شیشه ی تب دار ، تو را ” هــــــا ” کردم |
|
masih11
۱۳۹۴/۰۵/۰۹
مانده از هر جمع و از هرجاشدم!/دیدی ای دل!عاقبت تنها شدم!/آبرویم رفت رازم فاش شد!/عاقبت این مشت بسته واشد!/روزهایم خاکی و خاکستریست!/کوچه گردی بی سروبی پا شدم!/ گفته بودم: میروم دریا شوم!/چاه آبی خشک در صحرا شدم!/گم شدم.زخمی شدم.بی کس شدم.!/ این شدنها سخت بوداما شدم........... |