بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    عشق

  • تعداد نظرات : 0
  • ارسال شده در : ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
  • نمايش ها : 192

شاعری از روی میزش کاغذی برداشته

مینویسد تا همانجایی که جوهر داشته

 

گرچه بعدا روی نیزه میرود اسطوره اش

بیت اول قهرمان قصه اش" سر" داشته!

 

یک نمای بسته _قبل از واقعه_ پشت دری

مادری که در بغل یک یاس پرپر داشته

 

حال  میآید که مشکی پوش فرزندش شود

آن که روی گردنش مهر پیمبر داشته

 

بی پدر بودن در این سن مرگ تدریجی توست

خوب میفهمد تو را هرکس که دختر داشته

 

روی این بیت آب میریزد، چرا..شاعر چه شد؟

شاید این بیت "ششم"را نذر اصغر داشته!

 

صحنه ها از چارچوب چشم زینب دیدنی ست

گویی از این پنجره تصویر بهتر داشته !

 

یک غزل را سر بریدند و از آن یک قطعه ماند

کربلا هفتاد و دو بیت مصور داشته!

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !