دیوار کاربران


RogueBoy
RogueBoy
۱۳۹۵/۰۳/۱۹

سلام

peyman0082
peyman0082
۱۳۹۴/۰۸/۱۵

زیبا فراوان دیده ام ،اما تو چیز دیگری

صدها گلستان دیده ام ،اما تو چیز دیگری

گلهای خندان دیده ام ،اما تو چیز دیگری

صد رهزن جان دیده ام ،ام تو چیز دیگری

از بوی گل مطلوب تر،از مهوشان محبوب تر

این یک از آن یک خوب تر،اما تو چیز دیگری

بس شوخ جانی دیده ام،باغ جوانی دیده ام

زانها که دانی دیده ام،اما تو چیز دیگری

بر گلرخان دل بسته ام،وصل نکویان جسته ام

زنجیرها بگسسته ام ، اما تو چیز دیگری

در صحبت گل پیکران ، در خیل شیرین دلبران

دیدم ترا با دیگران، اما تو چیز دیگری

تنها نه از هر دلبری در شهر زیبایی سری

کز خویش هم زیباتری ،اما تو چیز دیگری

iman5541
iman5541
۱۳۹۴/۰۶/۰۸

هوپاس چيست؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
يارو از رو پاي شما رد مي شود
داد مي زني مي گه
هوووووو پا است

هر فوشی بدی آینه

iman5541
iman5541
۱۳۹۴/۰۶/۰۸

ﺩﺭﺩﻧﺎﮐﺘﺮﯾﻦ ﻣﺮﮔﻮ ﭘﺴﺮ ﻧﻮﺡ ﺩﺍﺷﺘﻪ
.
.
.
.(Smiley)(Smile)(Smiley)
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﺩﺍﺭﯼ ﻏﺮﻕ ﻣﯿﺸﯽ
ﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﮐﺸﺘﯽ ﺑﺎﺑﺎﺕ
ﺑﺮﺍﺕ ﺩﺳﺖ ﺗﮑﻮﻥ ﻣﯿﺪﻩ(@)

UnKnOWnbOy
UnKnOWnbOy
۱۳۹۴/۰۶/۰۷

می بینے مادر؟؟؟!

دیگر سیگار ھم رنج و غمہایم را تٓسكين نمیدھد..

سلطان غم؛
مرحم دردهایم،
بگو مُسٓكِن ات چیست؟
پسرت از پا درآمد..!!!!!!

+5

iman5541
iman5541
۱۳۹۴/۰۶/۰۵

غصه زیاد بخورین
.
.
.
خلاصه هر کاری که میتونین انجام بدین تا زود پیر شین !
.
.
.
.
.
خانه سالمندان هنوز مختلطه
اين يكي رو يادشون رفته حرام اعلام كنن....

iman5541
iman5541
۱۳۹۴/۰۶/۰۵

بر تمام قبرهای این شهر

بوسه بزن شاید

 بیاد بیاوری کجا مرا جا گذاشته ای...

من در تنها ترین قبر این شهر خفته ام

صدای کلاغها را میشنوی؟؟؟؟

دارند برایم فاتحه میخوانند...

iman5541
iman5541
۱۳۹۴/۰۶/۰۵

از مرده شوری پرسیدن چرا امروز ناراحتی گفت: امروز تن جوانی را میشستم روی سینه اش نوشته بود مرده شور با ناز بشور ناز کش نداشتم...!!!

iman5541
iman5541
۱۳۹۴/۰۶/۰۵

·
ﺩﺧﺘﺮﺧﺎﻟﻢ 5ﺳﺎﻟﺸﻪ ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭﻡ ﺯﻝ ﺯﺩﻩ ﺑﻬﻢ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ ﻫﺎ ﭼﯿﻪ ﻧﮕﺎﻩ
ﻣﯿﮑﻨﯽ !!!...
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ: ﺧﺪﺍ ﻭﮐﯿﻠﯽ ﻗﯿﺎﻓﺖ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻪ
ﯾﺎ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﯼ .. ؟؟

aryan2020
aryan2020
۱۳۹۴/۰۶/۰۴

زندگی کردن به همین راحتی ها نیست…!!!
باید باشند بهانه هایی که نبودنشان نابودت می کند،
مثل خنده های کسی
نگاه خاصی...
صدایی...
چشم هایی…
اصلا آدم باید برای خودش نیمکت دو نفره ای داشته باشد،
تا گاهی اوقات به آن سر بزند
شب که شد، باید شب بخیرهایی بشنود
باید باشند ریتم ها و موسیقی هایی که دگرگونت کنند
حتی باید بوی عطر خاص در زندگیت حس شود
دست خطی که دلت را بلرزاند…
عکسی که اشکت را درآورد…
باید همه اینها باشند…