بلاگ كاربران


(              )

سحرگاهان ،

وقتی که نرم نرمک

روی سطح نازک خیالم قدم بر می داری

سبد سبد شکوفه می شود

شعف بر لبانم

ومن،

غرق در رویای حضورت

نفس نفس شعر می شوم

خورشید که طلوع می کند

یخ می زنند

بغض می شوم

و خیالت،

جایش را به تو خواهد داد.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !