محمدعلى‏مجاهدى (پروانه)
اگر سپیده بیاید...
کلیم را چه نیازى که دل به طور دهد
به طور جلوه فروشد دلى که نور دهد

سپهر حلقه به گوش کسى که همچو کلیم
ز نور خویش فروغى به شمع طور دهد

نوشته‏اند به سنگ مزار زنده‏دلان
که حرف مرده‏دلان بوى خاک گور دهد

به جز ?دعاى قدح? و رد ما نمى‏گردد
اگر پیاله صلاى ?هوالغفور? دهد

کجاست پیر صفا مشرب خداجویى
که مثل آینه ما را ز خود عبور دهد

زمانه در تب شب این قدر نمى‏سوزد
به آفتاب اگر فرصت ظهور دهد

صبا به گلنفسیهاى من برد حسرت
اگر به من نفسى رخصت حضور دهد

از آن به دیده نمناک من نمى‏آید
که بوى دربدرى خانه نمور دهد

اگر سپیده بیاید دو چشم منتظرم
به دست هر مژه آیینه بلور دهد

جهت تعجیل در فرج آقای خوبی ها :
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


:::: یا بقیه الله آجرک الله ::::::: یا صاحب الزمان ادرکنی ::::
==========================
+++++

افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
واقعاً چه سنگین وزن و بزرگوارن اونهایی که با تکبر می گن که ما با هر کسی به راحتی دوست نمی شیم! ما چنینیم و ما چنانیم. ما قیمتمون زیاده و ما فلان و فلان!!
جداً جای تأسف داره که با این حربه بخواهیم خودمون رو بزرگ جلوه بدیم. نباید بزاریم دیگران از عقده های درونی مون مطلع بشن تا بتونیم قبلش خودمون رو اصلاح کنیم.

همواره اینگونه آموخته بودم که بدترین قانون، «قانون جنگل» است. قانونی که معیار ارجحیت آن صرفاً قدرت است. اما فکر میکنم از «قانون جنگل» بدتر هم وجود دارد و آن «جنگل بی قانون» است. جایی که شیرها، در گوشه بیشه ها درمانده اند و روباهان و گرگها، بر صخره های جنگل، آواز برتری سر میدهند و گوسفندان بی خبر شادمانه با صدای آنها همنوایی می کنند تا به نوبت تکه تکه شوند!

هر تغییری را نمی توان در جهت انجام وظیفه یا مسیر موفقیت ارزیابی کرد
انسان مجهز به عقل و تدبیر است و تعقل اوست که ابتدا تغییر را می پذیرد یا رد می کند.
اینکه به استدلال مخالفان که همانا در بهتر شدن وضعیت با تغییر حمله کنیم چندان صحیح نیست.
بر فرض تغییر و عدم موفقیت، جبران هزینه با کیست؟
من با تغییر کورکورانه تا جایی که اطمینان نداشته باشیم که این تغییر منجر به بهبود وضعیت خواهد شد مخالفم

در عشق واقعی بیش از شور و شوق، بیش از اتاق های تاریک و شمع های روشن و خوردن شام در سالن های مجلل، دوست دارد که برای تو دومین نباشد...

دیوارهایمان قوی اند و مردانم سرحال!
سنگ انداز و تیرهایتان را بیاورید...

نمیپرسی تو حالی از دل غمگین و بیمارم

ولی من هر کجا باشم خیالت را به سر دارم

چند ضرب المثل حقوقی زیبا


دزد بازار را آشفته می خواهد (ایرانی)
قانون سه روز پیرتر از دنیاست (استونی)
قلم و جوهر بهترین شهود هستند (پرتغالی)
دزد راه باش، دزد سفره مباش (آذربایجانی)
حقیقت را می توان خم کرد ولی نمی توان آن را شکست (ایتالیایی)
حق شناسی بار سنگینی است (اسکاتلندی)
برای آنکه پیش روی قاضی قرار نگیری پشت سر قانون راه برو (انگلیسی)