دیوار کاربران


mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۰۴

میدانم به یادم هستی‎
میدانم نگاهت مرا دنبال میکند‎
می دانم دریچه کوچکی ازقلبت رابه رویم بازکرده ای
می دانم مرا مثل گلدان کوچک اتاقت دوست میداری
کاش بودی ‎
ومن شعرهایم را وقتی که درچشمانت خیره مانده ام میخواندم‎
تولبخند میزدی ومن تمام احساسم را درنگاهت غرق میکردم

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۰۴

همه هستند جز*تو*
ومن دیوانه وارتورا می جویم‎
مگرنمیدانی
توبرای من ‎همه کسی‎

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۰۴

باز شب آمدو من آغوشم را به روی رویای بودن تو می گشایم
تب خواستنت تمام مرا به آتش کشیده است
طبیب من درمان درد من تویی
مرا به داروی حضورت مداوا کن

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۰۴

سالهاست درپیله تنهایی خود اسیرم
*بیا عشق*
می خواهم با دستان عاشق تو پروانه شوم

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۰۴

فقط باتوسرمیز قمارمی نشینم‎
چشم درچشم ‎
یا همه چیزت را می برم‎
یا همه چیزم را می بازم

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۰۴

تمام لحظه لحظه نبودنت ‎
پراست ازعطرحضورت‎
وقلبم سرشارازتوست‎‎
خاطراتت ازگوشه گوشه ذهنم سرک میکشند ‎
لبخند میزنم به رویای زیبایی که برایم می سازی‎

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۰۴

درانتظاردیدنت ناامید نشسته ام
خاطراتت را مرورمیکنم
خط به خط
لحظه به لحظه
گویی که روبه رویم نشسته ای ‎
لبخند میزنی‎
پنهان می کنم از چشم هایت
دلتنگی را‎
راز ها را‎
راستی می دانی‎؟
انتظار کشنده است‎
مثل مرور هر لحظه ی خاطرات تو

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۰۴

اگر پاییز نبود !
هیچ اتفاقِ شاعرانه ای نمی افتاد
نه موسیقیِ باد بود
نه سَمفونیِ کلاغ ها
نه رقصِ برگ ...
و من
هیچ بهانه ای برایِ بوسیدنِ تو
در این شعر نداشتم ...

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۰۴

چقدر خوشبختم !
می توانم عکسِ سیاه و سفیدِ تو را ببوسم
و باور کنم
که در آن سواحلِ رویا ،
با تماسِ نا بهنگامِ گرمایی
به گونه ات ،
از خواب می پَری ...

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۳/۰۳/۰۴

بی تو

همه نخل های همیشه بارور

همه حلقه های همیشه پر توان

همه سرزمین بی سایه ام

درد می کشد

بی تو

همه تاک های بیگانه

همه نامه های عاشقانه

درد می کشد

بی تو

همه چیز درد می کشد

همه ی «عشق»

همه ی «من» درد می کشد.